از جهان، خورشید عالمتاب رفت رفت و عـالم در دلِ گرداب رفت گـریـه کـن! که از رکـاب سـامـرا آن یـگــانـه گـوهـرِ نـایــاب رفـت دست‌هایش سرد شد از زورِ زهر سوخت در تب! غرقِ آهی ناب رفت از نـفـس افـتاد و رنگـش زرد شد حالِ خوش از پیکرِ سرداب رفت پلک‌های خـیس را بر هم گذاشت تا ابد از چـشم عـالم؛ خواب رفت تشنه بود و تـشنه بود و تـشنه بود مثـل جـدّش با دلـی بـی‌تـاب رفت مـهــدی آمـد در کـنـارِ پـیــکـرش مـاه آمـد! حـضرتِ مـهـتاب رفت تا که قـامـت بـست فـوراً بر نماز آبــروی جــعــفـــر کــذّاب رفـت! ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹