می‌سوخت و در سینه آهی شعله‌ور داشت از بعد زهرا حال و روزی خون جگر داشت با دیـدن چـشمان حـیـدر گریه می‌کرد از غصه های هر شب و روزش خبر داشت جـان‌هـا فـدای آنکه به طـفـلان زهـرا از هر کس دیگر ارادت بیـشتر داشت نذر حسینـش کرده بود هر بچه‌اش را آن مادری که دامنش قرص قمر داشت زینب همه عشقش، دگر دختر نمی‌خواست اما دلش می‌خواست بیش ازاین پسرداشت جـان‌ها به قـربان و فـدای مـادری که روزی رزق سفره‌اش خیلی ثمر داشت سـنـگ مـزار خـاکی و بـی‌سـایـبـانش ای کاش زائر نه فقط یک رهگذر داشت اُمُّ البـنـیـن آمـد بـه اسـتـقــبـال زیـنـب زینب برایش مشک پاره با سپر داشت بعد از حـسیـن اُم البنین اُمُّ الـبـکاء شد بعد از حسین چشمان بارانی و تر داشت ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹