شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا می نویسد: عمر بن واقد که نگهبان امام بود گفته امام کاظم عليه‌السّلام مرا طلبيد فرمود: ساعتی دیگر بر اثر زهر اعضايم ورم كند و چهره‌ام زرد، سپس سرخ و بعد از آن سبز شود. سپس فرمود كه: اين ملعون سندى بن شاهك گمان خواهد كرد كه او مرتكب غسل و كفن من است، اين هرگز نخواهد شد، زيرا كه انبياى الهی و اوصياى ايشان را جز نبى و وصى غسل نمی‌تواند داد چون لحظه‌اى گذشت نظر كردم جوان خوش روئى را ديدم كه نور سيادت و ولايت از جبين وى ساطع و لامع بود، و سيماى امامت و نجابت از چهره وى ظاهر، و شبيه ‏ترين مردمان به حضرت امام موسى عليه‌السّلام بود، در جنب آن حضرت نشسته، چون لحظه‌اى بر آمد آن امام مسموم غريب مظلوم فرزند دلبند خود را وداع كرد، و نفس مطمئنّه‌اش نداى‏ ارْجِعِي إِلى‏ رَبِّكِ‏ « سوره فجر/ آيه ۲۸» را اجابت نمود « شیخ صدوق ، عيون أخبار الرضا ج ۱ ص ۹۵» ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹