ادامه شعر ترکیب بند ولادت صاحب الزمان 👇👇 ای بهشت سامره! امشب جهان آرا شدی بـا گـلِ لبخندِ ماهِ نـرگس از هم وا‌شدی نی عجب، گر عالمی گردید از بوی تو مست زآنکه امشب مستِ بویِ نرگسِ زهرا شدی آسمانی لالۀ نـرگس شکـفتی در زمیـن ماه بزم عرشیان، خورشید سامرا شدی بـا طلـوع صبح از مشرق برآیـد آفتاب آفتـاب فـاطـمـه وقـت سحـر پـیـدا شدی گاه در دامان نرگس گاه در دست حسن نور خود را بذل کردی ماه محفل‌ها شدی آسمانی‌ها زمین بوس تو بودند از ازل لطف کردی در زمین تو همنشین با ما شدی در محافل حاضری، در دیده پیدا نیستی از نظـرها غـایـبی و انـجـمـن آرا شدی ای وجـود از مقدمت آباد! یا مهـدی بیا عـید میـلادت مبارک باد! یـا مهدی بیا غم مخور گر شد زمین ماتم سرای انتظار می‌رسد روزی به پایان روزهای انتظار اشک و آه و گریۀ چشم انتظاران شاهد است سخت تـر از احـتضار آمد بلای انتظار یوسف زهرا! تو شاهد باش، عمر ما گذشت پـیر گردیـدیم در حال و هـوای انتـظار جمعه‌ها ذکرم شده «اَین الحسن، اَین الحسین» لحظه‌هایم گشته یکسر لحظه‌های انتظار بس که سردادم ندای «أینَ ابناء الحسین» کرده‌ام صحرای دل را کربلای انتظار از طـنـین ذکـر «اللهم عجّـل للظُّهـور» بند بندم گشته یکـسر نی نـوای انتـظار یابن زهرا! ما دعا کردیم تو آمین بگو تـا بهـار وصـل آیـد در قـفـای انـتـظـار تـو تـمــام آرزوی آل زهـــرایــی بــیـا ای امـیـد شیـعـه می‌دانـم که می‌آیی بیا تو دل از من برده‌ای بسیار یابن العسکری من تو را نشناختم یک بار یابن العسکری گه نجف گه کربلا گه سامره گه کاظمین داشتم با حضرتت دیدار یابن العسکری دیده‌ای کز دیـدن روی تـو نـابـیـنا بـود کمتر است از نقش بر دیوار یابن العسکری گرچه لایق نیستم، ای خوبتر از جان بیا پا به چشمم از کرم بگذار، یابن العسکری دشمنانت کارشان جز دشمنی با شیعه نیست شیعه غیر از تو ندارد یار، یابن العسکری بی تو شادی جا نـدارد بین ما، مولا بیا کوه غم از دوش ما بردار یابن العسکری برگ برگ لاله‌ها در باغ و بستان شاهدند بی تو گل هم شد به چشمم خار، یابن العسکری گرچه گم کردند چشمان گهربارم تو را باز می بیـنم فـقط تنها تو را دارم تو را من تو را نشناخـتـم، اما مکـرر دیدمت صبـحدم در روضۀ پاک پیـمبر دیدمت در کـنـارت ایستادم پشت دیـوار بـقـیـع گه کنار خویشتن، گه در برابر دیدمت بـوی عطرت را شنیدم از بیابان نجـف در کـنـار مـرقـد سـاقـی کـوثـر دیـدمت گــاه دیـدم ایـستـادی در کـنـار قـتـلگـاه گه کنار قـبر آن تن‌های بی سر دیـدمت گاه در بالای سر دیدم ضریحت در بغل گاه در پـائین پـا، بـا قـبر اکـبـر دیـدمت گر چه ای گمگشتۀ زهرا ندانستم تویی در کـنـار قـبــر عــبـاس دلاور دیـدمت مـاه رویت را تماشا کردم و دل بـاخـتم با تو بودم در همه عمر و تو را نشناختم غایبی و روز و شب در جمع مائی، سیدی بـا مـنـی امـا نـمـی‌دانم کجـایی؟ سیـدی ای بسا حج کرده‌ام، حجّم فقط دیدار توست تو حرم تو کعبه تو سعی و صفایی، سیدی کاش جان عالمت بـر رونـما گردد فـدا تا دمی بر خـلق عالم رو نمایی، سیـدی ای دعای فاطمه پشت سرت هر صبح و شام کی می‌آیی؟ کی می‌آیی؟ کی می‌آیی؟ سیدی مشکل اسلام تنها غیبت کـبرای توست با ظهور خود تو خود مشکل گشایی، سیدی پرچم سرخ حسینی فاش می‌گوید که تو وارث خـون شهـیـد کـربـلایـی، سیـدی در طواف کعبه‌ای؟ یا در مدینه؟ یا نجف؟ سامره؟ قم؟ یا که مهمان رضایی؟ سیدی ای تمـام چارده معصوم! یـامهدی! بیا ای جـواب نـالۀ مظلـوم! یـامهدی! بیا ای قــرار قـلـبـهـای بی‌قـرار اهل بـیت وی طلوع صبح، در شبهای تار اهل‌بیت می‌دمد صبحی که باشد صبح آغاز ظهور می‌رسد روزی به پایان انتظار اهل‌بیت قرنهـا فـریـاد « الـلهُمَّ عَـجِّـل لِـظُـهّـور» بوده در این غیبت کبری شعار اهل‌بیت ای به دستت ذوالفقار عدل! تا کی می‌کنی اشک چشم نـازنینت را نثـار اهل‌بیت؟ سیدی! دست یـداللهی بـر آر از آستـین تـا بـه دست آید دوباره اقـتـدار اهل‌بیت سیـزده معصوم را کـشتـند از راه جفـا یوسف زهـرا تویی دار و ندار اهل‌بیت تـا قـیـامت لـشگـر پـایـیـز را نـابود کن با ظهورت می‌شود عـالم بهار اهل‌بیت قرنـها در سیـنۀ ما شعلۀ فـریـاد تـوست عالمی در انتظار تیغ عدل و داد توست ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد یا ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید. آسمانی‌ها زمین بوس تو بودند از ازل از چه ‌ای جان جهان‌ها همنشین با ما شدی؟ ادامه این ترکیب بند در فایل بعدی 👇👇 شاعر: غلامرضا سازگار 👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal