#داستان
آذر ۵۹ یک روز برادر ممقانی آمد و گفت که بیمارستان را آماده کنید، بچهها رفتهاند دزلی را بگیرند. ما همه ترسیدیم: مگر میشود دزلی را گرفت؟! اولین زخمیها را آوردند؛ ۴ دموکرات بودند. گذاشتیم شان کنار اتاق عمل، اما منتظر مجروحین خودمان بودیم. گفتند مجروح نمیآورند، دزلی را گرفتهایم بی آنکه حتی خونی از بینی بچه هایمان آمده باشد. کمی که گذشت از سپاه آمدند و از قول حاج احمد متوسلیان گفتند: وای به حالتان اگر به زخمی ها رسیدگی نکنید!
از خاطرات حاج احمد متوسلیان
#داستان #خاطره #شهدا
◾️▪️▫️▪️◾️
کانال رسمی آستان مقدس
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/joinchat/1276641282C95bc79b98b