این کم توجهی، یه جای دیگه هم به چشم می‌اومد. جایی که حق‌الناسش بیشتر از موردی که تو پست قبل گفتم نباشه، کمتر نیست. در مسأله‌ی «آب»! بعضیا هر جا آب پیدا می‌کردن، شروع می‌کردن به شستن خودشون یا لباسشون! درسته هوا به شدت گرم بود، تعریق خیلی زیاد بود، اما از اون طرف خیلی جاها هم شرایط شستن لباس و حموم شکر خدا فراهم بود. فقط بعضی جاها مثل داخل کربلا یه مقدار این محدودیت بیشتر بود. کلا تو کربلا ازدحام جمعیت و مسأله کمبود آب باعث میشد موکب‌دارها مدیریت دقیق‌تری روی مصرف داشته باشن. مثلا یه جاهایی تأکید شده بود که آقا اینجا حموم رفتن و شستن لباس شرعا اشکال داره، ما راضی نیستیم. از اون طرف هم امکاناتی تو خود کربلا فراهم شده بود. مثلا تو یکی از خیابون‌های منتهی به حرم ماشین لباسشویی‌های بزرگ عمومی گذاشته بودن. ولی مسأله این بود که متأسفانه بعضی از زوار عزیز، ساده‌ترین و راحت‌ترین گزینه رو انتخاب می‌کردن و خیلی خودشونو درگیر نمی‌کردن!