۳۱ 📌قسمت ۳۹ ❣امام عليه السلام در این بخش به سراغ يکى از دلايل توحيد مى رود، همان توحيدى که پايه اصلى تمام دين و رکن رکين آن است; مى فرمايد: ✨وَاعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّهُ لَوْ کَانَ لِرَبِّکَ شَرِيکٌ لاََتَتْکَ رُسُلُهُ، وَلَرَأَيْتَ آثَارَ مُلْکِهِ وَسُلْطَانِهِ، وَلَعَرَفْتَ أَفْعَالَهُ وَصِفَاتِهِ 💠 «پسرم بدان اگر پروردگارت شريکى داشت، رسولان او به سوى تو مى آمدند و آثار ملک و قدرتش را مى ديدى و افعال و صفاتش را مى شناختى»; ✍امام عليه السلام در يک نگاه براى نفى شريک و همتا براى خداوند به سه امر استدلال مى کند: 🔹نخست اينکه اگر خدا شريک و همتايى مى6 داشت حتما حکيم بود و خداوند حکيم بايد بندگان را از وجود خويش آگاه سازد و اوامر و نواهيش را توسط پيامبران خويش به گوش آنها برساند در حالى که ما مى بينيم تمام انبيا بشر را به سوى خداى واحد دعوت کرده اند; آيات قرآن و متون کتب آسمانى گواه اين مطلب است. 🔹از سوى ديگر اگر پروردگار ديگرى وجود داشت بايد آثار ملک و قدرت و سلطان او در جهان نمايان گردد در حالى که هر چه در اين عالم بيشتر دقت مى کنيم به وحدت آن آشناتر مى شويم. ✔️جهان مجموعه واحدى است با قوانين يکسان که بر سر تا سر آن حکومت مى کند و اين وحدت که از ساختمان اتم ها گرفته تا کهکشان هاى عظيم همه تحت قانون واحدى به حيات خود ادامه مى دهند، دليل بر يکتايى آفريدگار و يگانگى خداست. 📘 📝ادامه دارد.... @atash_bandegi🍂 ┗━━━🍁━━