وب‌ترن مدل مذاکره این بود که ایران مانند شش سال گذشته، ابتدا بی کم و کاست به انجام تعهدات برجامی خود باز گردد و دائماً توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود و با مکانیزم ماشه تهدید شود و تا اطلاع ثانوی بر سر میز مذاکره برای احقاق حقوق خود بجنگد و حاصل ۲۵ سال مذاکره با غرب این باشد که نه تنها برجام برای ایران هیچ آورده ای نداشته باشد بلکه اولاً برجام وسیله و روشی برای کنترل و محروم سازی ایران از حقوقش شده و ثانیاً مذاکرات طولانی مسیر را برای نفوذ در نظام فکری ملت ایران و راه انداختن جنگ اراده ها موسوم به جنگ شناختی باز کرده و این بار با فریب ملت ایران و مقابله مردم با حاکمیت، خواسته های ظالمانه و نامشروع خود را از زبان ملت ایران از جمهوری اسلامی مطالبه کرده و ذلت را به ملت ایران تحمیل کنند. حالا که ایران با اقدامات قانونی خود طبق بندهای ۲۶ و ۲۷ و ۲۹ برجام، راهبرد غرب: «مذاکره طولانی و تا اطلاع ثانوی برای هیچ» را به «مذاکره مؤثر و کوتاه برای اجرای تعهدات غرب در برجام» تبدیل ساخته و با آرامش خواسته های چهارگانه خود را با استدلال قوی مطالبه می‌کند ، ترویکای اروپایی و آمریکا به تکاپو افتاده و به جای استفاده از فرصت برای جبران رفتار غلط خود در گذشته، باز مثل همیشه راه حیله گری، تهدید، تطمیع و... را در پیش گرفته اند. حقیقت است که غرب مایل به اجرای برجام نیست و اجرای همین برجام خسارت محض را هم برای استمرار سلطه گری خود در غرب آسیا به شدت زیانبار می‌داند. غرب با سیاست «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» و با طولانی کردن مذاکرات در پی تغییر میدان بازی است. طرف غربی خوب می‌داند که اینک دستش کاملاً خالی است و راهی جز تن دادن به مذاکره در باره انجام تعهدات بر زمین مانده خود ندارد و بر سر دو راهی قرار گرفته است. اگر میز مذاکره را رها کند عملاً بازنده بوده و ایران هم در چارچوب بندهای ۲۶ و ۲۷ و ۲۹ برجام فعالیت‌های هسته ای خود را از سر می‌گیرد و هم به تدریج حنای تحریم رنگ خواهد باخت. و اگر به مذاکره بر سر انجام تعهدات بر زمین مانده خود ادامه دهد بی شک در چارچوب برجام ناچار به تمکین از اراده قانونی ایران و انجام تعهدات و دادن تضامین معتبر خواهد بود. به این ترتیب غرب بجای استفاده از فرصت و جبران اشتباه، به آزمودن راه‌ها و روش‌های متعدد برای فریب ملت ایران و فریب افکار عمومی جهانی و تغییر میدان بازی دل بسته است. باید به غرب تفهیم شود که: ۱- ایران متمدن و بزرگ فراتر از حقوق قانونی خود در چارچوب برجام چیزی نمی‌خواهد. ۲- غرب دیگر قدرت اجماع سازی علیه ایران را ندارد. ۳- گزینه نظامی دیگر روی میز غرب نیست و استناد به آن آبروی غرب را می‌ریزد. ٤- تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران نه تنها کمکی به حل مسئله نمی‌کند بلکه موجب تحکیم و تثبیت موقعیت برتر ایران خواهد شد. ۵- دو دوزه بازی و حیله گری غرب پای میز مذاکره موجب تشدید ناامیدی ایران به ترویکای اروپا خواهد شد. بر این اساس اینک این غرب است که باید دست از خوی سلطه گری برداشته و به میدان عقلانیت و منطق بازگشته و با تصمیمی درست ضمن پذیرش و به رسمیت شناختن حقوق ملت ایران، به انجام تعهدات خود و جبران اشتباهات و خسارت وارد کرده به ایران بپردازد. 🌺آدرس اینترنتی مقاله:👇 http://www.Javann.ir/004V6w