روزي با كاميون شخصي از ستاد كمکرساني به جبهههاي جنگ از كاشان به مريوان عازم شدم، اكبر زخمي شده و در بيمارستان بستري بود به عيادتش رفتم اما برادرم با عصا از بيمارستان به خطمقدم رفته بود. مدتي صبر كردم تا از خط برگشت و او را دیدم. من فراموش كرده بودم كوپن سوخت همراه خود ببرم، به برادرم گفتم براي برگشت نياز به گازوئيل دارم، مرا به جايگاه برد و دستور داد فقط به مقداري كه مرا از منطقه تا كاشان برساند به من گازوئيل بدهند!
گفتم: هر دو باک كاميون را پر كنيد، من براي حملونقل محمولهها، كرايهاي نگرفتهام
برادرم گفت: بيشتر از اين به تو بدهم از بيتالمال است و حرام، به اندازهاي كه بتوانی به كاشان برسی گازوئيل در اختيارم گذاشتم!!
#شهید_اکبر_زجاجی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❤️ رفاقت تا شهادت | عضوشوید 👇
@atashbarg
🌹انتشار دهید ، اجرتون با شهدا🌹