🍃✨﷽✨🍃 حکایت پند مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد؛اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد. فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد. در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد. روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟ در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد. بروید از قصاب بگیرید تا اینکه  او مریض شد احدی به عیادتش نرفت و در روز ای در تنهایی جان به جان آفرین تسلیم کرد. هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود... همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد. او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت..!! قضاوت کار ما نیست قاضی خداست 🎊🇮🇷 سالروز حماسه آزادی بر دلیرمردان و شیرزنان سرزمین حماسه ها، ایرانِ سرافرازِ نابودگر ها گرامی باد🇮🇷🎊 داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫