❌❌ادامه پست بالا👆👆👆
- زیارت عاشورا، اعلام مواضع شیعه در محضر امام و آن هم در شرایطی چون عاشورا میباشد؛ مواضعی که مبتنی بر شناخت دوست و دشمن از یک سو و تولا و تبرا از سوی دیگر و محبت و مودت حقیقی از سوی دیگر میباشد.
از این رو، اگر سرتاسر زیارت عاشورا را با دقت، تأمل و تفکر مطالعه نمایید، حتی هیچ فرازی [مانند سایر زیارتنامهها و از جمله زیارت مطلقه امام حسین علیه السلام] در ذکر مناقب و مدح امام حسین علیه السلام ندارد، بلکه سراسر اعلام مواضع شخص زیارت کننده میباشد و سخن از « إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ » و سخن از « إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِلَى فَاطِمَةَ وَ إِلَى الْحَسَنِ وَ إِلَیْكَ بِمُوَالاَتِكَ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ ذَلِكَ وَ بَنَى عَلَیْهِ بُنْیَانَهُ ...» دارد. یعنی سراسر از خودتان میگویید و مواضع شناختی، عقلی، قلبی و عملی خود را به ایشان اعلام میدارید.
ب – زیارت عاشورا، یک رشتهی کامل دانشگاهی، در هدف شناسی، جریانشناسی، حق و باطل شناسی، برنامه، عزم، ایمان و عمل صالح میباشد.
همین یک فراز زیارت عاشورا که در سطور فوق بیان شد، واحد خداشناسی دارد، چرا که جهتش خداست (إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ) است – واحد صراط مستقیم و راه شناسی دارد (وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ...) – واحد اسباب شناسی، تاکتیک شناسی دارد (بِمُوَالاَتِكَ وَ بِالْبَرَاءَةِ) که همان تولا و تبراست – واحد ریشهیابی در جریان شناسی دارد (مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ ذَلِكَ وَ بَنَى عَلَیْهِ بُنْیَانَهُ) ... .
ج – زیارت عاشورا، یک خطکش است، یک تراز است، یک اساسنامه و مرامنامه است، برای این که شیعهی اهل ولایت، نه از آن جلو بزند و نه از آن عقب بیافتد.
د – بنابراین، کسی حق ندارد که زیارت عاشورا را تفسیر به رأی کند و بگوید: لابد منظورش فلانی یا فلانی بود! و حق ندارد که بگوید: لابد امام تقیه کرده که اسم نبرده است! و البته دقت شود که اگر چنین نباشد (قصد امام تقیه نبوده باشد)، به امام تهمت و افترا نیز بسته است.
ﮪ – در زیارت عاشورا، از آن که باید اسم برده میشد، اسم برده شده است [ اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ]، پس بنایش بر تقیه نبوده است.
این چه تقیهای است که سراسر اعلام مواضع در دوستشناسی و دشمن شناسی و اعلام جنگ با دشمنان تا روز قیامت میباشد؟ آیا زیارتی سیاسیتر، مبارزاتیتر، صریحتر و تاکتیکیتر از زیارت عاشورا وجود دارد؟! این چه تقیهای است که در آن نه تنها بنیانگذاران جریانهای انحرافی، بلکه امتی لعن میشوند؟!
و – در زیارت عاشورا، شیعه اذعان و اعلام میدارد که سطحیبین و بیبصیرت نیست، هیجانزده و شعاری نیست، دگم و متعصب بیعلم و عقل نیست، بلکه کاملاً جریان شناس است.
در زیارت عاشورا، شیعه اذعان میدارد که آگاه و واقف شده به این که کربلا و عاشورا، یک حادثهی اتفاقی در یک برهه از زمان نبود، بلکه چهار جریان انحرافی بر جامعه اسلامیِ غافل و بیبصیرت گذشت و نتیجهاش در درجهی پنجم، کربلا و عاشورا شد. لذا یزید ملعون را که ما شخص اول فاجعهی عاشورا میدانیم، در مرحله و درجه پنجم از انحراف بیان نمود، چنان که فرمود:
« اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِیَ وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً »
ز – بنابر این، اگر از چهارتای اول اسم نیاورده، برای این است که شیعه جریان شناس باشد، نه صرفاً شخص شناس؛ و بداند و توجه داشته باشد که هرگاه چنین انحرافاتی [به جلوداری هر شخصی] در جامعه اسلامی رخ داد و چنین جریانهایی حاکم شد، نتیجهاش به قدرت رسیدن یزیدی دیگر و پدید آمدن کربلا و عاشورایی دیگر است، چنان که شخص سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام نیز تصریح نمودند که مسئله فقط یزید نیست، بلکه هرگاه امت، رعیت مثل یزیدی شوند، فاتحه اسلام خوانده شده است.
لطفا در نشر آن کوشا باشید.
این پست یک شبهه ای است که اکنون در فضای مجازی در حال گسترش است برای تفرقه بین شیعه و سنی پس آن را نشر دهید🙏
@fateme1367sh