عطر خدا
شاهزاده ای در خدمت #قسمت پنجاه 🎬: فضای مسجد معطر به عطر خدا بود و بوی خدا در کالبد جهان آفرینش پیچی
شاهزاده ای در خدمت پنجاه و یکم 🎬: همگان چشم به مردی داشتند که کمی قبل از این در نماز انگشتری گرانبها بخشید و به افتخارش از آسمان آیه نازل شد و خداوند بی پرده به بندگانش ، این مرد را به عنوان ولیٌ خودش بعد از پیامبر صلی الله علیه واله، معرفی نمود. حال همگان به علی علیه السلام ، خیره بودند، این مرد پهلوان همو که ندای آسمانی او را «لافتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار» خواند ،می بایست ، اعجازی دیگر رو کند. علی علیه السلام ، سلام نماز را داد و با اشاره پیامبر ، متواضعانه از جا برخاست و به سمت ایشان رفت. علی کنار پیامبر قرار گرفت ، رسول خدا یکی از دست هایش را به دور شانه های او انداخت و علی را بیش از قبل به خود نزدیک کرد و همانطور که با محبتی عمیق او را می نگرید ، لبخندی زد و سپس نگاهی به مرد عرب و طفل ترسان پیش رویش کرد و رو به پسرک که رد اشک هنوز بر گونه هایش باقی بود کرد و فرمود : پسرم ، آیا این مرد را دوست می داری؟ پسرک همانطور که نگاهی به پیامبر و نگاهی به علی می کرد ، سرش را به نشانه تایید تکان داد و ناگهان همچون تیری که از کمان بیرون می جهد ، از جا پرید ، خود را به پیامبر رساند و ابتدا دست پیامبر و سپس دست علی را بوسه باران کرد. پیامبر صلی الله علیه واله ، که کل صورتش از شادی میدرخشید.رو به مرد عرب کرد و گفت : برو به خانه و افکار مهمل نباف ، این پسر ،از آن توست و در حلال زادگی اش هیچ‌شکی نیست... با این کلام پیامبر ، همگان متوجه شدند که موضوع از چه قرار بوده... فضه که از فاصله ای دورتر شاهد وقایع بود. زیر لب تکرار کرد : با این حرکت پیامبر برهمگان ثابت شد که محبت علی برابر است با حلال زادگی...یعنی هیچ حرامزاده ای علی را دوست نمی دارد و یعنی علی در دل تمام بندگان پاک دنیا جای دارد و چه زیبا میزان و ‌ترازویی را پیامبر به امتش نشان داد. در این هنگام پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: « لا یحبه الا مومن و لا یبغضه الا منافق » و از این رو بود که بارها و بارها علی علیه السلام فرمود : به خدا سوگند از جمله پیمان هایی که رسول خدا با من نهاده بود ، آن بود که جز منافق با من دشمنی نمی ورزد و جز مومن مرا دوست نمی شمارد.... کانال عطر خدا ↙️↙️ @attre_khoda ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی