📝پایان صفر آغاز سفر است.
آنانکه شصت روز هم کاروان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شدند،
آنانکه نه در الم و حزن ماندند ، بلکه در قلبشان حسینیه شور و شعور را برپا کرده و علم استواری را برپا کردند،
آنانکه پای در راه نهادند و از سختی ها هیچ نگفتند،
آنانکه چشم هایشان یک بارش مستمر و شوقناک را تجربه کرد؛
هم آنان به ربیع می رسند. حالا فصل حاصلخیزی است...
فصل شادمانگی ها
جناب حافظ همین جا ایستاد و سرود:
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
حالا دلت می رود باب جبرئیل و نیم نگاهی داری به محل اصحاب صفه... و گویی پیامبر شریف ، صلوات الله علیه است که می نوازد جانت را:
اکثِروا من الاخوان فانَّ ربَّکم حَیِیٌ کریم ، یستحیی ان یُعذِّبَ عبدَهُ بین اخوانه یوم القیامه
دوستان و برادرانتان را فزون کنید که پروردگارتان پر آزرم است و شرم دارد در روز رستاخیز بنده خود را در میان برادرانش کیفر دهد.
انس با یاران همدل، همراه، هم قسم و هم نفس ، تمرین همان زیست بهشتی است. سرزمین انس، شادمانگی و خلود
و تو می روی تا باب الجواد ، ومی گویی:
ما گدایان خیل سلطانیم
عقبه لشگر شوقناک ربیع ، اشک های محرم و صفر ماست. بُنه تدارکاتی همه مردان مرد و شیران کارزار ، همان حسینیه ها و حسنیه هایی است که در آن از عشق تنفس کردیم و ریه هایمان را برای تنفس عمیق در بارگاه امام عصر ، عجل الله تعالی فرجه الشریف تمرین دادیم.
و سلمان هراتی ، با اینکه کوچ کرده برایت نوشت:
من از ابتدای تو فهمیده بودم
که یک روز خورشید را خواهی آورد
#آوند
#تعالی_تشکیلات
@avand98