📝 گزیده مقاله تحلیل شیوهها و ابعاد نهادسازی در روند ساختهشدن دولت پس از انقلاب از منظر نهادگرایی تاریخی
🔰 رویکرد نظری مقاله:
🔺 الف-بررسی مفاهیم:
🔸 دولتسازی: دولتسازی را میتوان روندی دانست که در آن توانایی حکومت در زمینه اعمال اجبار به همراه قدرت سیاسی، سازمانی وثمربخشی اقتصادی آن افزایش پیدا می کند (میرترابی، ۱۳۸۷: ۵۰). دولتسازی به معنای تقویت تواناییهای دولت در چهار حوزه ۱.برپایی نظم و سامان سیاسی مدرن، ۲. ایجاد بوروکراسی مدرن برای سیاستگذاری، ۳. نهادسازی یا ایجاد و تقویت نهادهای مدرن مرتبط با دولت به همراه نهادهای پشتیبان رژیم و ایدئولوژی سیاسی موجود و ۴. سرانجام توسعهگرایی یا تلاش دولت در مسیر توسعۀ حوزههای مختلف زندگی اجتماعی است. بنابراین میتوان دولتسازی را بر پایه عناصر سازنده آن به عنوان روندی پیچیده در نظر گرفت که طی آن توانایی دولت در این چهار حوزه تقویت و یا دچار تغییر میشود. (برنل ورندال، ۱۳۸۷: ۸۶-۱۸۴). در این مقاله با عنایت به شرایط زمانی مورد بحث که سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب را مدنظر قرار میدهد، شاخص دولتسازی و ارزیابی میزان توفیق آن عمدتا در دو حوزه نهادسازی حامی رژیم سیاسی جدید و برقراری نظم سیاسی و تثبیت آن مورد توجه قرارگرفته است.
🔸 نخبگان انقلابی: مقصود از نخبگان انقلابی در این مقاله، مجموعه رهبرانی هستند که با قرار گرفتن در راس جنبش انقلابی و سپس نهادهای تازه تأسیس نظام انقلابی همچون شورای انقلاب،مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در طراحی نهادهای جدید دولت نقشآفرینی کردند. همانگونه که در ادامه نشان داده میشود این نخبگان هم به لحاظ پایگاه اجتماعی و هم از نظر فکری عموما به نیروهای سنتی جامعه تعلق داشتند.
🔸 نهاد: نهادها در رویکرد نهادگرایی مجموعهای از اصول، هنجارها، ارزشها و قواعد یا الگوهای رفتاری پایدار، ارزشمند و تکرار شوندهاند که در دو قالب سازمان و رفتار یا شیوههای عمل پدیدار میشوند (هانتینگتون، ۱۳۷۵: ۲۳). رهیافت نهادگرا سه ویژگی را برای نهادها در نظر میگیرد که عبارتند از:
۱. ویژگی ساختاری جامعه یا سیاست (این ساختار ممکن است رسمی باشد مانند یک مجلس، یک کارگزار بوروکراسی عمومی، یک چارچوب قانونی یا ممکن است غیررسمی باشد مانند شبکهای از سازمانهای متقابل یا مجموعهای از هنجارها و الگوهای مشترك)، ۲. وجود میزانی از ثبات در طول زمان و ۳. اینکه یک نهاد باید بر رفتار افراد اثر بگذارد (گای پیترز، ۱۳۸۶: ۳۴).
🔸 نهادسازی: همانگونه که پیش از این اشاره شد نهادسازی یکی از مهمترین حوزههای دولتسازی است که طی آن نهادهای مدرن مرتبط با دولت و همچنین نهادهای پشتیبان رژیم و ایدئولوژی سیاسی موجود ایجاد و یا تقویت میشوند (برنل ورندال،۱۳۸۷: ۱۸۵). بر اساس فرضیه تحقیق، در این مقاله از نظر کارکردی دو دسته از نهادها یعنی نهادهای پشتیبان نظم سیاسی جدید (مثل نهاد کمیتههای انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) ونهادهای حامی رژیم سیاسی انقلابی (مثل نهاد ولایت فقیه و شورای انقلاب) مد نظر قرار گرفتهاند.
البته باید در نظر داشت که در عمل کارکرد این نهادها در جلب پشتیبانی از رژیم سیاسی ونظم سیاسی نوپدید درهم میآمیزد.
🔸 نهادسازی از پایین: مقصود از نهادسازی از پایین این است که تصمیمهای نهادساز نخبگان تحت تأثیر ارزشها وسنتهای جاافتاده در لایههای درونی جامعه و نه ارزشها و ایدئولوژیهای بیرونی صورت میپذیرد. مطالعات بسیاری نشان داده است که نهادهای دولت مدرن عموما توسط طیفی از نخبگان حکومتی و روشنفکران در کشورهای درحال توسعه از الگوهای اروپایی و بدون در نظر گرفتن تعدیلهای لازم کپیبرداری شده است (نک. اونیل، ۱۳۸۵؛ برنل ورندال، ۱۳۸۷). با این حال نخبگان در نهادسازی از پایین، تلاش میکنند ساختارهای سازمانی و رویههای رفتاری منطبق با ارزشهای درونی جامعه و کارآمد در برخورد با مشکلات موجود را شناسایی و به کار گیرند. مقوله طراحی نهادهای جدید دولت عموماً در حوزه تصمیمات نخبگان است (Migdal,1988 Waldner, 1999) با این همه این ایده قابل طرح است که درزمان بروز انقلابهای اجتماعی، نخبگانی که طیف وسیعی از اقشار جامعه را پشت سر خود دارند به حوزه حساس ساخت دولت وارد میشوند و تصمیمات این نخبگان معمولاً بر پایه ارزشهای مندرج در ایدئولوژی انقلاب که حمایت اکثریت را به خود جلب کرده صورت میپذیرد. در نتیجه در این زمان مشارکت فعالی از بطن جامعه در ساخت نهادهای جدید صورت میپذیرد که میتوان آن را با عنوان نهادسازی از پایین توصیف کرد.
👇 ادامه 👇