- روزگار سياه و درخششي سپيد در كاشان (و حومه). نشريه فاخته 142 به نقل از كتاب يادمان كوير بادرود 👈 در ربيع الاول سال 532 هجري لشكريان ملك سلجوق بن محمد بن ملكشاه سلجوقي پس از تهاجم به آبادي هاي اطراف كاشان ـ از ميمه و مشهد اردهال گرفته تا نطنز و بادرود و قتل عام و غارت بي امان ، به كاشان حمله ور شدند و كمر بر قتل بزرگان و غارت اموال مردم آن شهر بست اين حمله و محاصره چندماهي طول كشيد و سرانجام مجد الدين ابوالقاسم عبدالله بن فضل بن محمود كاشاني ـ كه فردي متدين و عابد و زاهد و بلند همت و سخاوتمند بود و بر دور كاشان نيز قلعه اي بسيار محكم و باره اي بي نهايت استوار كشيده بود ـ با پرداخت 7 هزار دينار زر سرخ از كيسه خود ، لشكريان مهاجم را به ترك محاصره شهر و انصراف از هجوم به كاشان ، راضي ساخت . اين عبارات از نشريه رسانه دانشگاه كاشان در شرح قصيده نونيه سيد ابو الرضا راوندي كاشاني با ترجمه دكتر عباس اقبالي آمده است . در قصيده نونيه اين ديوان به تشريح حمله ويرانگر سربازان سلجوقي به كاشان و اطراف آن از جمله بادرود پرداخته است اين قصيده سندي تاريخي است كه به توصيف آن هجوم اشاره كرده است در مقدمه قصيده ، از اوضاع زمانه گلايه شده وبه احوال خود اشارت دارد شكوه از بيداد روزگاري كه در قرون و اعصار گذشته نيز همانند او بي شمار است .ابوالرضا راوندي در اين قصيده به سرگذشت قوم پيشين و سلاطين آنها ، فرجام بيدادگري و عاقبت ستمگران سلجوقي را گوشزد مي كند و با ترسيم صحنه هجوم سپاهيان سلجوقي به روستاها ي اطراف كاشان از جمله ميمه ، مشهد اردهال تا جاسب و نطنز و بادرود و نوش آباد و فين و تشريح ويرانگري ها، آتش كشيدنها و هتك حرمتها توسط مهاجمين سلجوقي و بي پناهي مردم آن ديار پرداخته است . اين قصيده كه 105 بيت دارد ترسيم گذشته تلخ تركان سلجوق و مظلوميت مردم اين منطقه است . از بيت 20 تا 28 از اين قصيده آمده است : « آنها (سلجوقيان) شبانه به «طرق» هجوم بردند و در حمله به «بادرود»و «دكان» هيچ حريمي را نگه نداشتند، سربازان پراكنده اين سپاه در «نطنز» به هم پيوستندكه نفرين خدا بر اين سربازان باد . نطنز را به ويرانه اي تبديل كردند و پس از آن همه زيبايي و نكويي ، به يك خرابه تبديل شد .از نطنز دور شدند ولي بار ديگر بر آن حمله بردند . سپاهيان پراكنده در «سرشك» به ياري يكديگر شتافتند و بلاي اين سپاه از «بادرود» و «جاريان» و« طامه» تا مناطق « اسفيدان» . و از طامه تا منطقه و بخش اسفيدان را زير پا نهاد. در «حارث آباد» گرد آمده و پس از تجديد قوا به سوي « اردستان » حركت كردند وگزند نيش اين سپاه به «قمصر» و از آنجا تا «جوينان» نيز رسيد….»