إستٍیٖـღـڪٍْرٍٖعًڪْٖٓღًـڛْ ݒٌٍـღـږُ ـۅٌفْـღٍـآيٖـღـݪٍْ
من غرورم را شکستم تا بدانند خستہام چشم خود بر این همہ آدم نماها بستہام مثل یک کوه کہ با زلزلہ ای درهم شد از رفیق و نارفیقان من ز عالم خستہام... 🌟