چند ماهی بود برا دخترم یه معلم خصوصی گرفته بودم که خیلی هم جوون بود
.هر روز میومد خونمون و توو اتاق ستاره یک ساعت با هم زبان کار میکردن.
چهار ماه که از کلاس زبان گذشت،کم کم متوجه شدم دخترم که همیشه لباس های تنگ و جلف میپوشید الان لباس های راحت و گشاد میپوشه و سعی میکنه زیاد توو چشم نباشه.
هر روز که میگذشت بیشتر به کارهاش شک میکردم تا اینکه یه روز گفت مامان چند وقت پیش که شما رفته بودید بیرون و
توو خونه کسی نبود رفتم از یخچال برا خودم و آقای ناصری میوه بیارم که دستی...😭👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/763953649C682a8d5c9c
کاش هیچوقت کلاس خصوصی نمیگرفتم😭👆