✨ وصف مومن ✨ 🌷 بخش هشتم از خطبهء بسیار مهم صد و نود و دوم نهج البلاغه 🌷 👈 در پیغام روز گذشته از عقب افتادگیهای شدید مردمان قبل از اسلام خواندیم، سپس حضرت فرمودند در آن هنگامه، خداوند پیامبر اسلام را برای آنان برانگیخت 👇 اطاعت آن مردم را به دينی که آورده جلب و محکم ساخت، و انس و الفت آنانرا به دعوت خود جمع فرمود. در اين هنگام نعمت باکرامت خود را برای آنان بگستراند و نهرهای نعمتهايش را بر آنان به جريان انداخت و دين اسلام، آنانرا به فوايد و نتايج برکات آن دين جمع نمود. پس آن ملت در نعمت (دين) غوطه ور گشتند و در طراوت عيش آن شادمان شدند. امور زندگانی در سايهء يک دولت قوی برای آنان اعتدال يافت و موقعيت آنان به عزتی واقعی رسید. و امور زندگی در مراتب بالايی قرار گرفت و دولتشان پرزور گشت چنانکه فرمانروايان جهانيان گشتند و پادشاهانی در پهنهء زمين. حال، امور کسانی را مالک شدند که روزگاری بر آنان مالک بودند (جای ظالمان با زیردستان عوض شد ) و احکام را در ميان جمعی انفاذ کردند که در ميان خود، مقرر و اجراء می کردند ( یعنی فرقی بین خودشان و آنان نمی گذاشتند ). ديگر نيزه ای از آنانرا برای شناخت تيزی و کندی و قدرت آن آزمايش نکردند و سنگی از آنانرا برای شکستن نکوبيدند. اما بعد، دستهايتان را از طناب اطاعت کشيديد و پناهگاه خداوند را که برای شما نهاده بود با احکام جاهليت شکافتيد ( اشاره به واقعهء سقیفه ). خداوند سبحان به جمعيت اين امت احسان نمود و الفتی فراهم ساخت که در سایهء آن بتواند آسایش یابد. اين الفت و وحدتی است که هيچيک از مخلوقات، ارزش آنرا نمی داند، زيرا از هر ارزشی بالاتر و از هر مهمی باعظمت تر است. و بدانيد شما بعد از هجرت (بسوی کمال) به شيوهء اعراب بدوی پيوستيد و پس از برادری و هم پيمانی، به احزاب مختلف مبدل گشتيد. از اسلام به جز اسم آن، تعلقی نداريد و از ايمان نمی شناسيد مگر صورتی از آنرا (مثل عصر حاضر). 👈 می گوييد: آتش را می پذيريم ولی ننگ را بر خود نمی گيريم! گويا شما می خواهيد اسلام را واژگون کنيد تا حرمت آن بشکند و پيمان آنرا که خداوند برای شما قانون در روی زمين وضع نموده و ميان مردم وسيلهء امن قرار داده است نقض کنيد! و قطعی است که اگر شما بسوی غير اسلام بگراييد، اهل کفر با شما خواهند جنگيد، سپس نه جبرييل و نه ميکاييل کمک خواهند کرد و نه مهاجرين و انصار، مگر با کشيدن شمشير و ضربه زدن به يکديگر تا خداوند ميان شما حکم کند. و شما مثالها و نمونه ها را شنیده اید، حال آنانرا که دچار غضب خداوند و کيفرهای کوبنده و حوادث نابودکننده شده اند می دانید. پس، تهديد خداوند را از روی نادانی و به این بهانه که نمی دانید دچار آن هستید و با جدی نگرفتن انتقام او و خود را در معرض عقوبت او ندیدن، دور نپندارید. 👈 زيرا خداوند سبحان، گذشتگان را که پيش از شما زندگی کرده اند، لعنت نکرده است مگر به آن جهت که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند. پس خداوند لعنت کرده ابلهان را به جهت ارتکاب گناهان و خردمندان را در نتيجهء نهی نکردن گنهکاران از ارتکاب معاصی (دقت کنیم). آگاه باشيد که شما رابطهء خود را با اسلام قطع نموديد و حدود آنرا معطل کرديد و احکامش را از بين برديد. آگاه باشيد خداوند به من دستور داده به جهاد با اهل ستم و نقض بيعت و پيمان و با آنانکه در روی زمين فساد به راه می اندازند. اما عهدشکنان. پس با آنان جنگيدم و با آنانکه از حق منحرف شده اند مجاهدت کردم، و گمراهانی را که از دين منحرف شدند، ناتوانشان ساختم. اما شيطان ردهه (ذوالثديه رئيس خوارج نهروان). پس قبل از اینکه به من نیازی باشد، فريادی کار او را ساخت بطوریکه اضطراب قلب و صدای سينه اش شنيده شد (در جنگ نهروان، صدای مهیبی از کوه شنیده شد و بعضی از آنان، از جمله ذوالثدیه، پا به فرار گذاشت و در گودالی بنام ردهه که آب در آن جمع شده بود افتاد). تتمه ای از ستمکاران مانده است. و اگر خداوند برای حمله به آنان اجازه دهد، آنها را تار و مار می سازم، جز عده ای که در اطراف زمين متفرق می شوند. ( یعنی زمين هیچگاه از لوث مجرمان پاک نخواهد شد اما بواسطهء جهاد مومنین، تعدادشان محدود میشود ). /بخش نهم، فرداإن شاءالله /