❇️ بیانات حضرت آیت الله سیفی مازندرانی حفظه الله در بحث ✳️ فقه حکومتی، فقهی است که متکفل بیان احکام الهی در شئون حکومت است و همانند کل فقه شیعه، در روایات نبی مکرم و اهل بیت، علیهم‌السلام ریشه دارد. ✳️ بی‌گمان هر حکومتی در هر جامعه‌ای باید و نبایدهایی دارد و کارگزاران حکومتی باید بر اساس قوانینی، حکومت را اداره، مدیریت و تدبیر کنند. حکومت الهی در اسلام نیز مهم‌ترین هدف بعثت نبی مکرم، نزول قرآن مجید و بعثت همه پیامبران الهی و در رأس رسالت‎های پیامبران بوده است. فقهی که بیانگر احکام و مقرراتی است که در واقع بُنیه و بنیان یک حکومت را تشکیل می‌دهد. برای حکومت ریل‎گذاری و قانون‎گذاری می‌کند؛ بنابراین در قانون اساسی ما آمده است که هیچ قانونی از مصوبات مجلس شورا یا خبرگان و مانند آنها در نظام مقدس جمهوری اسلامی که بر خلاف قانون مقدس شرع باشد، حجیت ندارد؛ مگر اینکه برپایه شرع مقدس باشد و مهم‌ترین جهت همنوای شرع، نفس ولی امر است؛ همان‌گونه که رسول خدا حکم می‌فرمود. ✳️ فقه حکومتی مهم‌ترین بخش فقه بعد از عبادات است. ادله فقه حکومتی 1-مسئله حکومت، در صریح قرآن کریم، هدف نزول قرآن بیان‌شده است: «إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیک الْکتَابَ بالحقّ لِتَحْکمَ بَینَ النَّاسِ بِمَا أَرَاک اللَّهُ» «حکم بین‎الناس» در بسیاری از روایات و اغلب یا دست‎کم خیلی از موارد در قضاء استعمال می‌شود؛ اما سیاق آیه گویای روشنی است بر اینکه مقصود تنها قضاء نیست و آنچه در شأن پیامبر و در شأن هدف نزول قرآن مجید است، این نیست که پیامبر فقط مبعوث شده برای اینکه بخواهد بین عده‎ای رفع خصومت کند. از ضروریات دین ما است که رسالت پیامبر و هدف نزول قرآن در این منحصر نیست. 2-«شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَ مَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لاَ تَتَفَرَّقُوا فِيهِ»؛ از [احكام] دين آنچه را كه به نوح درباره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه درباره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه دين را برپا داريد. پنج پیامبر اولواالعزم را نام می‎برد که گل سرسبد همه پیامبران الهی‎اند و مقصود ذات مقدس حق همه انبیای الهی است. اقامه دین فقط این نیست که شخص در منزل خودش بنشیند و نماز بخواند و روزه بگیرد یا بعضی از عبادات فردی را انجام دهد. اقامه دین یعنی در بستر جامعه، در میان عباد، دین پابرجا شود، انجام و اجراء شود. اقامه دین بدون حکومت امکان‎ ندارد؛ چون سلاطین عالم و طواغیت و قدرتمندان و صاحبان زر و زور و تزویر هرگز راضی نمی‌شوند احکام دین بر آنها حاکم باشد و بین غنی و فقیر و ضعیف و قوی عدالت بر قرار شود. اسلام آمد تا حکومت الهی بر قرار کند. انبیای الهی آمدند تا جلوی این زیاده‎روی‌ها و طغیان‌ها گرفته شود؛ پس اقامه دین همیشه مزاحم سرکشان و طغیانگران و طواغیت تاریخ بوده است؛ برای همین به طرفداران انبیا اراذل می‌گفتند: «فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلاَّ بَشَراً مِثْلَنَا وَ مَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلاَّ الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ». 3- «فَلاَ وَ رَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَيَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً»؛ به خدایت قسم! ای پیامبر! امت تو در ادعای ایمان خود صادق نیستند و ادعای ایمان آنان را نپذیر؛ مگر اینکه تو را در اختلافات خود حَکَم قرار دهند و به حکم حکومتی تو تن بدهد. شَجَرَ اطلاق در مشاجرات و نزاعات دارد(اعم از نزاع‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ...). ✳️ همانطور که امام راحل فرمود: «ولایت فقیه استمرار ولایت رسول خدا » است، معنایش این است که اگر ولی امر و فقیه جامع که متولی حکومت است، حکم کند، هرچند با مذاق سیاسی من جور در نیاید و مخالف باشد، با آن مخالفت یا سرکشی و ستیزه‎جویی نکنم و در قلب هم آن را پذیرا باشد. روایت اول 1- روایت معروف عمر بن حنظله از امام صادق، علیه‌السلام است که فرمود: «يَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً». نگاه کنید از میان خودتان انسان‌های سالم و پاک‎دستِ روایت محور را به حاکمیت برگزینید؛ یعنی نظری جز نظر اهل بیت نداشته باشند و در همه شئون حکومت احکامی صادر می‌کنند که حکم ما اهل بیت باشد؛ البته تنها روایت و حدیث کفایت نمی‌کند؛ بلکه باید صاحب‎نظر در حلال و حرام الهی و بر فقه الرجال و فقه الاسناد و فقه الحدیث و فقه المدلول و فقه المضمون مسلط باشد. ⬇️ @ayatollahseyfi