| | | ❖ روشنگری فرانسوی • اصطلاح روشنگری فرانسوی صرفاً عنوانی کار راه بینداز نیست که تاریخ نگاران فلسفه اختراعش کرده باشند، بلکه اندیشمندانی که در این فصل و فصل بعد از آنها صحبت خواهیم کرد غالباً آگاه بودند که به یک جنبش تعلق دارند. این افراد تا حد قابل توجه ی گیریم به نسبت های متفاوت در وجوه سلبی و ایجابی چیزی که این جنبش را مشخص می کرد مشترک هستند: • از یک طرف در نقد و حتا رد اقتدار سنتی، خصوصاً اقتدار کلیسا ، و از سوی دیگر در تلاشی متهورانه و سازنده برای فهم و توضیح انسان و جهان ، و به طور مشخص برای تعريف نقش انسان در جامعه ، چه آن طور که هست و چه آن طور که باید باشد. • اشتراک دیدگاه های اندیشمندان روشنگری در بسیاری از موضوعات « همچون منشأ حیات ، معرفت شناسی قانون طبیعی ، رواداری دینی، آزادی سیاسی» ، وسیع بود و در این موارد تنها در جزئیات باهم اختلاف داشتند. اصطلاح «فیلوزوف» برای اشاره به همین اندیشمندانی استفاده می شد که چنین دیدگاه های مشترکی داشتند، و فیلوزوف ها در واقع خود را نوعی انجمن اخوت می دیدند که در کارزاری مشترک درگیر بودند، گروهی از برادران که منش و آرزویی مشترک داشتند. 🔹 برای مطالعه ادامه مطلب به جلد ۵ صفحه ۴۲۳ ، تاریخ فلسفه ی راتلج مراجعه شود. • • • • ༺ مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه ༻ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b