بر خلاف قرائت معاصر از تمدن، که تو اون، تمام جهان از زیر پای انسان شکل گرفته و در نهایت در مقابل بت اومانیسم ذبح می‌شه قرائت توحیدی از جهان، نقطه آغاز گسترش زمین رو از کعبه، یعنی خانه عبودیت و بندگی می‌دونه؛ اساسا تو این نگاه، ارضیت و زمین بودن زمین، صرفا در بسط و گسترش زمین و تلاش برای بندگیه که معنا پیدا می‌کنه و تو همین اتمسفره که ملّی گرایی رنگ می‌بازه و مرزهای اعتباری استعمار زده، جای خودشون رو به دوگانه دارالاسلام و دارالکفر میدن! و برای همینه که مهاجرت از حکومت طاغوت، نه برای ارتقاء سطح مادی، که برای امکان عبادت خداوند متعال و اقامه حدود و احکام الهی در کنار شهادت، یکی از محترم ترین واژه های دینی میشه.. همین دوگانه، در سطح تلقی از تمدن هم خودش رو نشون میده و به جای مفهوم شهر نشینی یا همون civilization، در اولین مواجه اجتماعی کلان اسلام با مردم، صحبت از مدينة النبي میشه؛ یعنی این استقرار در شهر نیست که ملاک تمدنه، بلکه قرار گرفتن در کنار انسان کامل به شهرنشینی معنا میده، و اساسا این ساختمان ها نیستن که در کنار فرهنگ، حول نظام تقسیم وظایف و منافع، تمدن رو بوجود میارن؛ بلکه این طواف به دور انسان کامل، یعنی واسطه مستقیم میان ملکوت و زمینه که به تمدن هویت میده... اگر طرف ظلمت زمین، در قالب فراماسونری، استعمار مدرن یا هر عنوان دیگری به دنبال ایجاد دهکده جهانی جهت برداشتن مرزهای اعتباری و یکپارچه کردن جامعه است تا بدون مانع، "قبیله لعنت" رو رهسپار دریای تاریکی محض کنه، تنها راه مواجه درست با این تهاجم فرهنگی بین المللی، آماده کردن جامعه جهت ایجاد تمدن حول محور انسان کامل و احیاء طرح مدينة النبي حول شخصیت بقية الله ارواحنا له الفداء جهت حرکت جهانی "قبیله رحمت"ه.. تا شناخت صحیح از انسان و نياز اون به ارتباط با غیب و ملکوت از یک طرف، و ضرورت حضور امام برای رفع این نیاز با استفاده از ولایت تکوینی و تشریعی ویژه امام از طرف دیگه رخ نده، صحبت از ظهور و آماده شدن برای حضور در خیمه مهدوی بی معناست... برای همین بارها عرض کردم که شروع مباحث مهدویت از معرفة النفس ميگذره، نه بررسی ویژگی های ظاهری حضرت و علائم ظهور و نشانه شناسی فرقه های انحرافی.. سلام فرمانده و مدل‌های بین المللی اش رو تو این افق، مجدد بررسی کنین 🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات