قلمت بشکند تاریخ اگر ننویسی اگر از سردار بی دست و سر ننویسی ننویسی که دستش بزمین افتاده بهر امنیت و آسایش ما جان داده میز کارش فقط کوه و بیابان بوده پدر حافظ و امنیت ایران بوده چهل و یکسال به جنگ و نبرد و پیکار چهل و یکسال همه خواب بودیم او بیدار روستای زاده ای که شده بین المللی راز و رمزش خدا بوده و فرمان ولی مرد دین و عمل و رشادت بوده سهمش از سفره انقلاب شهادت بوده او نه فیشش نجومی و نه ویلایی داشت او نه مثل دگران حساب میلیاردی داشت فکر و اندیشه سردار ما مظلومان بود مثل حیدر بوده حامیان محرومان پسرش نیست در امریکا نه، در ایران است تابیعتی دارد سوریه و لبنان است یا صاحب الزمان نابود کن خائنان ای که بیت المال را یک یک داری میبرید یه کم از دست بریده خجالت بکشید دستانی که سگان دست درازی نکنند توام با بیت المال بازی نکنند این وطن ملک سلیمانی با طهرانیست نه جای سگ صفتان خاوری و زنجانیست اینقدر م.ش و ه.م م.ج نکنید دزدان را بگیرید دستشان را ببرید دل آقای ما خون گشته ز بی تدبیری از تو خواهیم بت شکن که مچ دزدان گیری آقا فرموده اند علاج کروناست شستن دست پس علاج اختلاس در قطع دست مفسد است باید اشاره ای به ننگ خواص کرد لعنت به آنان که از وطنم اختلاس کرد لعنت بر انکه زیر حرف ولی زند شب با معاویه است و روز دم از علی زند! آنکه با رانت پدر گوید آقازاده است بهر خوردن بیت المال هر زمان آماده است آقازداه محسن و مجید قربان خانی است آنکه راهش حسینی بوده و قرآنیست سیصدهزار خون دادیم عدالت باشد نه که دزدی و خباثت و خیانت باشد بارالها به حق خون پاک شهدا هرکه شد خائن به مردم تو ذلیلش فرما...