به نام خدا 🔸دمی با کره ی جنوبی(۱)🔸 ▪️چندی پیش به مدت چند روز فراغتی برایم حاصل شد و توفیق شد سریال اسکوئید گیم را که آوازه ی آن سراسر فضای مجازی را پر کرده است ببینم. چقدر به دلم نشست و فارغ از هر گونه نقد فنی که به نحوه ی ساخت فیلم و جلوه های به کار رفته در آن وجود داشت، اما من از جهت مورد بحث خودم و آنچه که میخواهم در این سلسله نوشتار به آن بپردازم، آن فیلم را در نهایت قوت دیدم و بسیار از آن لذت بردم. ▪️چند سال پیش، در همین کانال نوشتاری به نام "حقیقتی از جنس شکلات تلخ به همراه چای نبات" نوشتم در بیان ارتباطات میان آدمیان. در آن نوشتار در مقام بیان تاملی در کیفیت شکل گیری روابط بین آدمیان و علل و انگیزه های شکل گیری و فروپاشی آن روابط بودم؛ و از دید برخی از دوستان گرمابه و گلستان، چه بسا لختی بی رحمانه هم نگاشته شده بود. اما از قدیم گفته اند که واقعیت تلخ است؛ چه بسا شاید تلخی آن با چای نباتی غلیظ از بین برود. ▪️این فیلم، واقعا به شکل بسیار هنرمندانه ای، با کنار هم قرار دادن پازل های مختلف، عمق روابط انسان ها را بسیار بی رحمانه به رخ آنها میکشد؛ آنها را به تامل وا میدارد و در قسمت آخر هم نتیجه ی نسبتا اخلاقی خود را میگیرد. ▪️قطعا در نتیجه گیری انتهایی فیلم،( همانجا که آن مرد با پیرمرد شماره ی یک بازی ملاقات میکند) ان قلت هایی دارم اما در مسیری که کارگردان و نویسنده ی این فیلم، آن را به نمایش میکشد، بسیار همسو هستم و حقیقتا زبان تحسین برای آن میگشایم. ایده پرداز این فیلم، سعی کرده است با عبور از کلیشه ها وتعارفات روزمره ی زندگی و چاکرم، مخلصم های هر روزی مان، ما را متوجه پشت پرده ی روابطمان کند. بگذارید عمق بحث را با یک مثال، کمی ملموس تر کنم. ▪️نزدیکترین افراد به خودتان را در نظر بگیرید. مثلا صمیمی ترین دوستتان را. همان که هر روز او را میبینید؛ همانکه برایتان تا کنون، در مواقع متعدد کلی مرام به خرج داده است. همانکه اگر از این طرف شهر به او زنگ بزنید که فلانی، ماشینم خراب شده است، سریع خودش را به شما میرساند و از هیچ کمکی دریغ نمیکند.آری! دقیقا همین فرد را در نظر بگیرید. حال میخواهم عمق این رابطه را برایتان مشخص تر کنم. درنگاه اول، گمان میکنیم که این شخص، ته ِ رفاقت است. خدای مرام است. سرشار است از ایثار و از خودگذشتگی. او برای من از خواب و خوراکش هم میزند. این آن چیزی است که ما از ظاهر این ارتباط در ذهنمان منعکس میشود. اما سوال این است که ایثار و گذشت، مرام و خاکی بودن، چه زمانی این قدر ارزشمند است؟ اگر به تو بگویند که رفیقت هم در ته دلش، وقتی دارد به تو کمک میکند، همان موقع دارد در ذهنش چرتکه میاندازد و سر وقتش تلافی اش را ولو با یک کباب کوبیده ی ساده هم که شده، در می آورد، چه حسی به شما دست میدهد؟ آیا همچنان او را با گذشت و خاکی و خدای مرام میدانید؟ یا صرفا او را یک معامله کننده ای که امروز مرامش را سرمایه گذاری کرده و فردا سودش را نوش جان میکند، تلقی میکنید؟ ▪️ ادعای بنده این است که این موقعیت های حساس است که عمق روابط را به ما گوشزد میکند وفیلم اسکوئید گیم به شکل بسیار هنرمندانه ای این موقعیت های حساس را سوژه ی داستان خودش کرده است. 📣با قسمت های بعدی این نوشتار همراه باشید تا مصداقی تر به آن بپردازیم. https://eitaa.com/az_dell/52