✨دوران طلائی✨ آن روز ، به مسجد نرسیده بود .🙁 برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش . داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا می کردم . حالت عجیبی داشت . 😲انگار خدا ، در مقابلش ایستاده بود .😳 طوری حمد و سوره را می خواند مثل اینکه خدا را می بیند .😳 ذکر ها را دقیق و شمرده ادا می کرد . بعد ها درمورد نحوه نماز خواندنش ازش پرسیدم ، گفت :《 اشکال کار ما اینه که برای همه وقت می ذاریم ، جز خدا ! نمازمون رو سریع می خونیم و فکر می کنیم زرنگی کردیم .😌 اما یادمون میره اونی که به وقت ها برکت میده ، فقط خود خداست !😍》 @az_shohada_ta_karbala