مولا جان! جایتان در جشن میلادتان خالیست. متی ترانا و نراک... ♦️چه تولد عجیبی! 🔹دوستانت برایت جشن تولد بگیرند، و شما که خود صاحب تولد هستی در بیابانها آواره و غمگین باشی! چقدر این جشن و این شادی، تلخ است! و تلخ‌تر اینکه من تازه بعد از این‌ همه سال، عمق این تلخی را فهمیده‌ام! 🔸فهمیده‌ام هر نیمه شعبانی را که من به شادی می‌گذراندم، در حقیقت یک سال به سالهای غربت و تنهایی شما اضافه میشد! 🔹آه... کاش خدا قلم را بچرخاند! اگر امسال ظهور شما در تقدیر ما نیست، ای کاش خدا قلم را چرخانده و تقدیر را عوض کند. مگر خدای ما با خدای بنی اسرائیل، خدای یونس و خدای قوم یعقوب تفاوت دارد؟ نه.... 🔸می‌دانم مشکل از کجاست ... مشکل خود ماییم! این ماییم که تولد را بدون صاحبش دوست داریم! ماییم که به زندگی بدون شما راضی شده‌ایم!🥺