ادامه هم گفت خاله از اون گل گلی ها برای دوستمم یکی میدی؟مثل من از گل گلی خوشش میاد. گفتم آره و دادم بهش بعد خداحافظی کردم و دوباره رفتم سمت بازیگاه. توی مسیر روی صندلی ها چندتا دختر نوجوان بودن بهشون گیره هدیه دادم و صحبت کردم گفتم کاش موهای خوشگلتونو باهاش بپوشونین ، مچ پاهاتونم بپوشونین، امشبم تاسوعاست، از حضرت ابوالفضل ع مدد بگیرید و دیگه حجابتونو رعایت کنین از این بعد. تشکر کردن و ... یه دختر ۱۶ ساله هم روی نیمکت دیگه ای بود، رفتم بهش از اون گیره ها ک اسم یا حسین ع داشت دادم و باهاش صحبت کردم، گفت ما یه بار قم رفتیم، اونجا تصمیم گرفتم چادری شم، چادر سر کردم اما دوباره بعد یه مدت برداشتم. گفتم خب چرا؟ گفت همینجوری، خلاصه حرف زدیم. خدا رو شکر خیلی از گیره خوشش اومده بود و هی میگفت چقدر خوشگله😍 بهش گفتم اگه روانشناسی مطالعه مردی تا حالا میدونی قانون کارما چیه، حالا بزن تو اینترنت. گفت آره یه چیزهایی میدونم درباره تفکر مثبت و منفی. گفتم ببین قانون کارما میگه هر کار خوبی ک کنین یه موج مثبت ازتون ساطع میشه میره تو طبیعت، یه روز بازتاب و عکس العملش برمیگرده بهتون،و بازتابشم مثبته، و وقتی میرسه بهت یه اتفاق خوب برات میفته، اگه هم هرکار بدی کنیم موج منفی و بازتاب منفی و اتفاق بد. گفتم تو ک دختر خوبی هستی حجابتم رعایت کن ک کار خوبیه. بهش گفتم حالا چادر هم سر نکردی، مانتو جلوبسته بپوش، مچ پانو بپوشون و ..، خلاصه در حین صحبت خودش پاچه شلوارشو آورد پایینتر و مچ واشو بپوشونه. خلاصه درباره رشته تحصیلی و ..هم گفتیم و خداحافظی کردیم خدا رو شکر. رسیدم ب بازیگاه، اونجا هم ب چند نفر هدیه دادم خدا رو شکر. دوباره اون دختر ک مامانش ناشنوا بود، اومد گفت خاله ب این دوستمم میدی؟ دختری ک کنارش بود مانتو شلوار بود با شال یاسی. خدا رو شکر دقیقا گیره ای ک دستم اومد گلش یاسی بود، بهش دادم گفتم بلدی باهاش شالتو ببندی، یه جوری نشون داد گفت اینجوریه ک متوجه شدم خوب بلد نیست، گفتم بیا برات ببندم. اومد و براش بستم و گفتم چه جالب ک رنگ شالته و خیلی خوشحال شد و خدا رو شکر اون دوستشم گفت وای چه خوشگل شدی. بعد رفتن و یه خانمی ک مانتویی بود و یه کم موهاش بیرون بود شاهد این صحنه بود و با خوشحالی گفت آخی چه خوشحال شدن. دیگه فقط یه گیره مونده بود ک دیدم یه خانمی با شوهرش و بچه ش هستن و موهای طلایی خانم بیرون بود، گفتم سلام و نذری و موهای خوشگلتونو باهاش بپوشونین ...،ایشونم خوشحال شد و استفاده کرد. دیگه ما هم اومدیم خونه خدا رو شکر واقعا ب همراه هدیه اگه باشه تذکر، هم خیلی برای ما راحته باز کردن صحبت و هم اینکه کلا امربمعروف ب آرامی و خوشی میگذره، مخصوصا اگه هدیه امام حسینی ع باشه و تو ایام مراسم مذهبی. وقتی اومدم خونه، قرآن رو باز کردم، آیه ۹۷ سوره مبارکه کهف اومد و نوشته بود: بگو هذا رحمة من ربّی. بگو أین رحمتی ست از جانب پروردگارم. واقعا خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم. یه چیز هم خارج از ریا بگم برای زکات این علم. همیشه میگفتم اینکه علما میگن هر کس در طول روز گناه نکنه، شب برای نماز شب خدا بیدارش میکنه، یعنی چی؟ من ک خیلی روزها گناه نمیکنم پس چرا بیدار نمیشم و خوابم تا اینکه دیشب ب لطف خدا قبل از آنکه ساعت زنگ بزنه، بیدار شدم و توفیق پیدا کردم نماز شب بخونم‌. البته فقط یک رکعت آخر یعنی وتر رو( خدا منو ببخش اینقدر تنبلم.) خلاصه ب این نتیجه رسیدم ک واقعا اگه کامل واجبات رو انجام بدیم برای نماز شب خود ب خود بیدار میشیم. امربمعروف و نهی از منکر دو واجب هستن ک ترک اینها، فعل حرام و گناهه. (اگه کسی هزینه رو تقبل کنه و گیره بخره، بنده پایه ام ک این کارو همیشه انجام بدم إن شاءالله) التماس دعای فرج و دعا برای رهبر و جمهوری اسلامی و موفق شدن آقای رییسی در کارها و برای ما ممنون