قسمت سوم ما بر اساس قانون اقلیتهای مذهبی و حتی جهانگردان خارجی رو مجبور به رعایت حجاب میکنیم اگه ملاک قانونه، حق نداریم به کشورهای دیگه که بنا به قانونشون محجبهها رو از دانشگاه اخراج میکنن، اعتراض کنیم؟! برای درک صحیح تفاوت میان دو قانون منع حجاب و قانون الزان حجاب و پی بردن به صحت یکی از این دو قانون ابتدا باید دقتی در قوانین داشته باشیم و توجه داشته باشیم که قوانین و باید و نبایدها دو قسم هستند. قسم اول: قوانین و مقرراتی که برای نظم دادن به جامعه لازماند و فرقی نمیکند که آن نظم بر چه اساسی باشد و به اصطلاح قانون وضع میشود در این قسم نیاز ما به خود قانون مهم است. از ویژگیهای این قوانین آن است که حکومتها میتوانند بنا به مصالحی آن را تغییر دهند به عنوان نمونه در راهنمایی و رانندگی کشورها، برخی از طرف راست رانندگی میکنند برخی از طرف چپ. تخطی از این قانون در هر کشوری جرم است در کشور ایران اگر از طرف چپ خیابان اتومبیلی حرکت کند جرم کرده و در انگلیس مثلاً اگر کسی از طرف راست حرکت کند جرم کرده است و حال آن که اگر حکومت کشور انگلیس به این نتیجه برسد که این قانون را تغییر داده و قانونی مبنی بر عبور وسایل نقلیه از سمت راست وضع نماید هیچگونه منعی برای این اقدام وجود ندارد. قسم دوم: قوانین و مقرراتی که مبتنی بر دستورات الهی بوده و بر اساس مصالح و مفاسد واقعی از سوی خداوند وضع شدهاند یعنی پشتوانهای دارند که آن پشتوانه و مصلحتی که هست بدون آن، قانون حاصل نمیشود.مثلا تعدی به حقوق و اموال دیگران جایز نیست زیرا به هرج و مرج میانجامد و این چنین نیست که در یک جامعهای تعدی جایز باشد در جامعهای دیگر نباشد. سؤال این است که آیا مسئله حجاب از قسم اول است تا صرف وجود قانونی در زمینه حجاب برای هر کشوری کفایت نماید و فرقی نباشد بین قانون لزوم حجاب و یا قانون منع حجاب. و یا اینکه از قسم دوم است یعنی حجاب مبتنی بر دستور خداوند متعال وضع گردیده و دارای مصالح ذاتی میباشد؟ و به دلیل اینکه تغییر این قانون مفاسد بیشماری را به دنبال خواهد داشت باید قوانینی مبتنی بر این دستور الهی وضع نمود و هرگونه قانونی بر خلاف آن صحیح نخواهد بود. پاسخ این سؤال با توجه به آنچه در مباحث گذشته مطرح گردید به خوبی روشن است که قانون حجاب مبتنی بر دستورات الهی بوده و بر اساس احکام تمامی ادیان الهی و آیات سوره نور و احزاب و همچنین روایات فراوانی که در این زمینه وارد شده زنان موظف به رعایت حجاب میباشند. بر همین مبنا حکومت اسلامی موظف است جهت کسب مصالح فراوان حجاب و جلوگیری از مفاسد بیشمار ترک آن قوانینی متناسب با این دستور الهی وضع نماید و رعایت این قانون به دلیل پشتوانههای الهی الزامی میباشد، بر خلاف قانون منع حجاب که هیچگونه پشتوانه الهی و منطقی در آن وجود ندارد. بنابراین اقدام کشورهای غربی مبنی بر منع حجاب علاوه بر اینکه با قوانین پذیرفته شده از سوی خود آنها در تعارض میباشد، فاقد هرگونه پشتوانههای لازم بوده و از همینرو نیز با مخالفت قانوندانهای این کشورها مواجه میگردد.