مرا دلبر و دلدار دلم میسوزد همچنان شمعِ شب تار دلم میسوزد غربت به گلو بسته خدا آهم را پشت این آهِ شرربار دلم میسوزد گرفته جگرم از ستمِ همسر خود من ز بی مهریِ این یار دلم میسوزد نیرنگ پیِ یاری اُمُّ الفضل است زآتشِ زهر ستمکار دلم میسوزد عمرم از او زخم زبان میخوردم یارب از اینهمه آزار دلم میسوزد بیداد چونان روزِ مرا شب کرده که چه در خواب و چه بیدار دلم میسوزد تا دور تنم هلهله دارد دشمن همچنان زینب از این کار دلم میسوزد لبِ تشنه مرا بُرد به گودالِ عطش از غم قافله سالار دلم میسوزد من روضۀ طفلان حرم میخواند مثل چشمان علمدار دلم میسوزد علقمه و بوی گل یاس علی یادِ آن مادر بیمار دلم میسوزد ﷽🍁🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫