تو کوچمون اومدن این خونه رو چشم زدن ما هرچی خوبی کنیم مردم این شهر بدن این خونه حقش هیزم و حقش آتیش و دود نبود گلی که پیغمبر امانت داده بود کبود نبود دیدن که خوشبختیم عزیز گفتن خرابش میکنیم علی رو تو مدینه از خجالت آبش میکنیم بد زدنت جلو چشای حسنت ناحلة الجسم شدی چیزی نمونده از بدنت آه فاطمه غم منو چاه فاطمه روضه ی جانکاه فاطمه **** فاطمه حیدر که داشت این خونه خُب در که داشت بدونِ اذن اومدید این زن یه شوهر که داشت تو پشت در بودی زدن انگار نبودی این کافی و نمیدونم چرا زدن اون لگد اضافی رو درد میکشی همش آهِ سرد میکشی تو هرچی درد داری و از قنفذ نامرد میکشی آه فاطمه غم منو چاه فاطمه روضه ی جانکاه فاطمه **** فقط یه خواهش همین اشک حسن رو ببین بهم نگفتین چی شد تو کوچه خوردی زمین دیگه باید بگیم روزای خوب ما یادش بخیر از بعد کوچه خنده های مجتبی یادش بخیر آه کربلا حسینِ تشنه بی عبا مادرو میزنه صدا سرش به روی نیزه ها آه فاطمه دورشو میگیرن همه یکی به سوی قتلگاه یکی به سمت علقمه آه فاطمه غم منو چاه فاطمه روضه ی جانکاه فاطمه ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️