=========================== شوری به غیر یاعلی این سر نداسته درسر به غیر مدحت سرور نداشته حرفی به غیرازاین لب نوکرنداشته ====== مولای ما نمونه ی دیگر نداشته اعجاز خلقت است و برابر نداشته ====== درکعبه هم به شورسرم فکر میکنم براین شرف که مفتخرم فکرمیکنم برقبله ی عطا وکرم فکرمیکنم ===== وقت طواف دور حرم فکر می کنم این خانه بی دلیل ترک برنداشته ====== مارا نبوده سرور ومولا بجزعلی حرفی نگفته ایم به لبها بجز علی دنیا ندیده مثل علی را بجزعلی  ===== دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینه ای برای پیمبر نداشته  ===== سرتا بپاش لطف وکرامات وحلم بود اوعمرودکش است ولی اهل سلم بود تکراریست قافیه چون حرف علم بود ===== سوگند می خورم که نبی شهر علم بود  شهری که جز علی درِ دیگر نداشته ===== بردرگه جلال علی عشق بنده است ازهمت علیست که اسلام زنده است این شعرفتح برلب طاها بخنده است ===== طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته =====  نادعلی شرف به لبش ختم مینمود وقتی که مرتضی رجز جنگ میسرود مردانگی او دل مردانگی ربود ===== یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود یا جبرئیل واژه ی بهتر نداشته ===== این حال دشمن است که درجهل گمشده است  مشغول من من است که درجهل گمشده است سنگ است واهن است که درجهل گمشده است ==== چون روز روشن است که در جهل گمشده است هر کس که ختم نادعلی بر نداشته ==== عزت گرفتم ازکرم خاکپای او ای جان (روضه خوان )حسینش فدای او خوش گفته( برقعی )به لب خود ثنای او ===== این شعر استعاره ندارد برای او تقصیر من که نیست، برابر نداشته حضرت امام