فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صرفا جهت اطلاع و تأمل! دو‌ پرده از حیا و‌ غیرت امیرالمؤمنین و فرزندانش... 1⃣ پرده اول راوی می گوید: مدت ها در مدینه، همسایه علی(ع) بودم. حتی یک بار هم، کسی زینب‌ کبری(س) را ندید و صدای او را نشنید. هر زمان می خواست به زیارت جد بزرگوارش برود، شبانگاه و در حالی که پدرش علی(ع) جلوی او و حسنین(ع) در اطراف او بودند به زیارت می رفت. وقتی به نزدیک قبر شریف رسول خدا (ص) می رسیدند، امیرالمؤمنین(ع) شمع های روشن اطراف قبر را خاموش می کرد که مبادا کسی زینب کبری را ببیند. [زندگانی حضرت زينب، آیة الله دستغيب، ص۱۹.] 2⃣ پرده دوم روز حرکت امام حسین(ع) از مدینه است. ایشان دستور داد بنی‌هاشم، زن‌های محرم خود را سوار بر محمل‌ها کنند. ناگهان جوانی که قامت بلندی داشت و مثل ماه می‌درخشید، از منزل امام(ع) بیرون آمد و فرمود: «بنی هاشم کنار روید.» آنگاه دو زن در حالی که دامانشان بر اثر حیای از مردم به زمین کشیده می‌شد و صورتشان پوشیده بود و دور آن دو را کنیزانشان احاطه کرده بودند، از خانه امام حسین (ع) خارج شدند. آنگاه آن جوان به سوی یکی از محمل‌ها رفت و زانوی خود را تکیه قرار داد و بازوی آن‌ها را گرفت و بر محمل سوار کرد. وقتی راوی از هویت آن بانوان سؤال می کند، جواب می شنود: یکی از آن‌ها زینب (س) و دیگری ام کلثوم دختران امیرالمؤمنین(ع) هستند. [موسوعة كلمات الإمام الحسين(ع)، ص۳۶۱] _______________________ حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen