🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
انگار همین دیشب بود یه پیامک برام اومد که نوشته بود؛
مسافر پرواز رمضان ،پروازت بی خطر...
با چه شوقی کمر اراده رو بستیم و با جان و روح و جسممون قصد
قربت کردیم تا روزه دار باشیم.
حالا که چشم باز میکنم،میبینم ساعت پروازم تمام شده و انگار دارم از آسمون به زمین فرود میام...
یه نگاهی به همسفرام میکنم،احساس میکنم یه غمی تو دلشونه و یه شوقی تو چشماشون...
بغضشون حکایت غریبی داره،همون حکایت دریای بیکران لطف خدا و ظرف محدود ما...
خوش بحالت مسافر روسفید پرواز رمضان...
که از لحظه ی اول پرواز چشمت رو به کلام خدا باز کردی و دلت رو در گرو عشقش گذاشتی
خوش به حالت که توی سَحَرای عاشقی دعای افتتاح خوندی و با زمزمه های ابو حمزه ثمالی اشک ریختی...
توی اوج پروازت به شبهای قدر رسیدی و تاج قرانی به سر گذاشتی...
بادعای جوشن کبیر خدا رو به هزار نام مقدسش قسم دادی و با زبان غربت علی«ع »مولای یا مولا خوندی....
خوش به حالت مسافر پرواز رمضان...
که امشب طبق اخلاصت پر شده از بندگی و دلدادگی...
گوارای وجودت باشه عید بندگیت...
قبول باشه عاشقی ها و دلدادگی ها و بندگی های ناب و پاکتون
پیشاپیش عیـــــدتون مبـــــارک.
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃