برخي فضايل امیرالمؤمنین (علیه السلام) در كلمات بزرگان اهل سنت (قسمت اول)
ابوبکر:
هرکس دوست دارد به مردی بنگرد که نزد رسول خدا «ص» عظیمترین منزلت را داشت و قرابتش نیز به آن جناب نزدیکتر و دخالتش در رفع حوایج آن جناب و بینیازی خودش از دیگران بیشتر بود به این مرد یعنی علی نگاه کند. (کنزالعمال، ج 13، ص 115)
عمر بن خطاب:
«او (علی «ع») مولای من است. زیرا پیامبر شرف را در ولایت علی میدید. لذا میگفت: نسبت به افراد شریف و با شخصیت محبت و دوستی از خود نشان دهید و در رابطه با حفظ آبروی خود از افراد پست و بیشخصیت بپرهیزید و برحذر باشید و دانسته باشید که هیچگونه شرفی به درجه تمامیت نرسید مگر به ولایت علی.» (المناقب الخوارزمی، ص 97)
«مانند علی کسی حق دارد که تکبر ورزد و به خود ببالد. به خدا سوگند اگر شمشیر او نبود، اساس اسلام استوار نمیشد. و علاوه بر آن او داناترین فرد این امت در امر قضاست و با سابقهترین و شریفترین آنان است. (طبقات ابن سعد، ج 2، ص 337)
سعد بن ابی وقاص
عامر پسر سعد بن ابی وقاص نقل میکند: معاویه پس از طواف کعبه در دارالندوه پدرم را پهلوی خود بر تخت نشاند و به پدرم گفت چه چیز تو را باز میدارد که به پسر ابوطالب ناسزا نمیگویی؟ پدرم از معاویه ناراحت شد و گفت: به خدا قسم مادام که من سه جمله از رسول خدا درباره او به یاد دارم او را ناسزا نمیگویم. برای اینکه اگر یکی از آن سه را درباره من فرموده بود از تمامی نعمتهای ارزنده بیشترش ارج مینهادم. اول اینکه شنیدم درباره علی که در بعضی از جنگها که او را جانشین خود کرد و به جنگ نبرد، علی غمناک شد و گفت: آیا مرا از فیض جهاد محروم میفرمایی؟ پیامبر فرمود: آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزله هارون باشی نسبت به موسی، با این تفاوت که دیگر بعد از من نبوتی نیست؟
دوم اینکه شنیدم در روز فتح خیبر درباره او فرمود: فردا بیرق جنگ را به دست کسی میدهم که رسول خدا را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند. و چون فردا شد همه گردن کشیدیم شاید ما را صدا بزند و نزد خود بخواند ولی ناگهان فرمود: علی را نزد من بخوانید و چون او را خواندند درد چشم داشت. پس آب دهان در دیدگان او انداخت و رایت جنگ به به دست او داده و در نتیجه خدا قلعه را به دستش گشود.
سوم اینکه وقتی آیه «انما یرید الله...» نازل شد علی و فاطمه و حسنین را نزد خود خواند و گفت: بارالها اینان اهل بیت منند. (صحیح مسلم، جلد 7، ص 120)
عبدالله بن عمر:
از دنیا هیچ اندوه و تاسفی ندارم جز اینکه چرا به همراه علی با فئه باغیه (گروه سرکش) نجنگیدم. (المستدرک، جلد 3، ص115)
ابن عمر در جواب مردی که به او گفت: من علی را دشمن میدارم، فرمود: پس خدا هم به خاطر علی تو را دشمن میدارد. (المسندالجامع، جلد 10، ص 771)
ابوسعید خدری:
ما منافقین انصار را با دشمنی آنان با علی میشناختیم. (فضائل الصحابه، ج2، ص 579)
حسن بصری:
خدا علی را رحمت کند. به خدا سوگند که او برای دشمنانش همچون تیری صائب و به هدف خورده از جمله تیرهای الهی بود و از همه داناتر و از همه به پیامبر نزدیکتر و درویش این امت بود. چنانکه به مال دنیا رغبتی نداشت و در فرمان پذیری امر الهی نیز سستی به خرج نداد و از ملامت نکوهش گران باک نداشت و قرآن محور هدف و دانش و عمل او بود و از این راه بر بهشتی زیبا دست یافت. (البدایه و النهایه، جلد 8، ص 6)