هدایت شده از بانوان نمونه
♻️تقریبا ۹ ماه از جنگ گذشته بود و ما فعالیت‌هایی در پشت جبهه شامل تهیه موادغذایی و بسته‌بندی کردن آن و غیره داشتیم. در آن زمان از طریق رسانه‌ها و از نیروهای انقلابی متوجه شدیم به نیروی خانم هم در جبهه نیاز است و تلاش کردیم تا از شهرستان گنبدکاووس به همراه سرکار خانم «عرب‌نژاد» و یک خانم دیگر به جبهه‌ها اعزام شویم. ♻️در آن زمان تعصبات خاصی وجود داشت و خانواده‌ها اجازه نمی‌دادند دختر جوان مجرد شب را در منزل فامیل سپری کند تا برسد که اجازه بدهند به جبهه برود به ویژه در شهرستان گنبدکاووس که آن زمان کوچک‌ بود و فرهنگ‌ها متفاوت از زمان کنونی بود. ♻️خلاصه با رایزنی‌های فراوان قرار شد سه خانم با آمبولانس هلال احمر به جبهه اعزام شوند، در میان راه شهید قهرمانی که در جنگ مسئولیت فرمانده منطقه جنگی را عهده‌دار شد همسفر ما بودند و مانند خانواده و خواهر خود از ما محافظت می‌کردند. ♻️در‌ مسیر رفتن به «اسلام‌آباد غرب» در هر جایی که برای استراحت و نماز توقف می‌کردیم مردم با تعجب به ما خانم‌ها نگاه می‌کردند  و آن زمان ما توجهی به این نگاه‌ها نداشته و فقط به کمک در جبهه فکر می‌کردیم. ♻️در بیمارستان ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مستقر شدیم تا بتوانیم در درمان مجروحین جنگی به عنوان «پرستار» به کادر درمان کمک کنیم. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅