🔰 سحر خیزی « چله ی دوم » 🌙 در روز بیست و چهارم از برنامه ی چهل روز سحر خیزی هستیم 💭 چه دقیق فرمود نغمه خوانِ شیرازی:💭 دل گفت فرو کش کنم این شهر به بویش بیچاره ندانست که یارش سفری بود تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد تا بود فلک شیوه او پرده دری بود عذری بنه ای دل که تو درویشی و او را در مملکت حسن سر تاجوری بود اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود « سحر وقت مشارطه ست ،«» 🌙 🏝@azkhodam