وقتی تاریخچه‌ی پزشکی جدید را مرور می‌کنیم، آن‌جا که با پروتستانتیزم، کم‌کم الهیات طب، سکولار می‌شود، آن‌جا که پروتستانتیزم، زهد شدید و عجیب و غریبش را که هر لذتی را حرام می‌داند، ترویج می‌کند، آن‌جا که آن‌چه بر اصحاب کلیسا حرام بود را بر تمام مردم حرام می‌کند، و بعد اصحاب پروتستان، کم‌کم با فاصله‌گیری از کلیسا، و با پزشکی، تک‌تک عرصه‌های زندگی را در فرآیندی کاملا شبیه فقه، صورتبندی می‌کنند... متوجه می‌شویم که پزشکی نوین، متن زندگی را اینچنین مدیریت می‌کند و آخر داستان این است که "نباید توقع داشت که پزشکی، حکم شرعی ندهد!" تمام ایام کرونا، در ذهن مردم، این دوگانه دین و علم(پزشکی) ماند و ماند...حرم‌ها تعطیل شد، مراسمات مذهبی تعطیل شد، اجتماعات دینی تعطیل شد...و متوجه نبودیم که ساینس! در جزئی‌ترین و تجربی‌ترین حالتش، "حکم" می‌دهد... @azmanegasht