دین بدنمند یا بدن دینی شده
زیر گنبد امام علیابنموسیالرضا علیهالسلام، ایستاده و مشغول زیارتم. تعدد بانوانی که در بیرون و داخل و صفهای شلوغ دسترسی به ضریح، اما با ظواهری که به حدی دستکاری شدهاند که به حکم شرع، حضورشان در کنار مضجع شریف حرمت دارد، مدام ذهنم را آزار میدهد.
واقعیتی به نام «
دین بدنی شده» به طرز فزایندهای در حال بازتولید و بازنمایی است و غفلت از آن، به دلیل غلبهی نوعی از «
باطنگرایی» در خوانش دینی، سبب انفعال جامعهی دینی در مقابل احکام شرعیست.
این واقعیت،
دین را در یک تکثر نامنظم، آشوبمحور و مملو از بیغایتی و لذتهای آنی که عمدتا «بدن» را محور این مفاهیم در نظر گرفته سوق میدهد.
شما دیندارید، حتی با شلوارهای ۹۰سانتی، دیندارید و هرچقدر دوستدارید نماز زیارت بخوانید، حتی با ناخنهای کاشته و دیندارید بدون پذیرفتن شریعت و احکام آن!
این دین بدنی شده، به دلیل آنکه زنان را بهلحاظ هویتی بیشتر با بدن گره زده_و البته در حقیقت این ظرفیت نیز در زنان فعالتر است_ اساسا پیادهنظامش را بسیار بیشتر از مردان، زنان تشکیل میدهند.
در مقابل اما، سخن از بدنی که در ساحت فقه و شریعت دینی میشود و با حلال و حرام یا مستحبات و مکروهات از نوع پوشش در اماکن مختلف تا ریزدستورات خوراک و مسکن و به بیان کلیتر
انواع "تدبیر بدن را در نظمی توحیدی" سامان میبخشد، توضیحی است از «
بدن دینی شده» که مقوله «سلامت و سعادت» را توامان در نظر گرفته و تعلیق آن، روز به روز ضربات سنگینتری را به متن زندگی انسان ایرانی تحمیل میکند.
این «بدن دینیشده»، بر خلاف آن تکثر بیغایت،
کاملا غایتمند و در یک نسبت منظم امور، سبکی از زندگی را پیش رو قرار میداد که نه تنها هویت زن مسلمان، که هویت انسان مسلمان را متناسب با جغرافیا و فرهنگش نیز سامان میبخشد.
اما دریغ آنکه با ورود مدرنیته به جامعه ایرانی، این بدن کمکم به تعلیق رفته و در مورد تبعات هویتی و دینی آن نیز غفلت جدی وجود دارد.
@azmanegasht
https://eitaa.com/azmanegasht