۳۵-سواره‌ها در روز قیامت [۳۵]۴-عبد اللّه بن عباس بن عبد المطلب می‌گوید: شنیدم که رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله می‌فرمود: ای مردم! ما چهار نفر در روز قیامت سواره ایم و جز ما کسی سواره نیست. پس شخصی عرضه داشت: پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا. چه کسانی سواره اند؟ پیامبر فرمود: من بر (براق) سوارم و برادرم صالح بر ناقه ای سوار است که قومش آن را پی کردند و دخترم فاطمه بر ناقه‌ام (عضباء) سوار است و علی بن ابی طالب بر ناقه ای از ناقه‌های بهشت سوار است که افسارش از مروارید درخشان و دو چشمش از دو یاقوت سرخ و شکمش از زبرجد سبز است و بر آن محملی از مرواریدی سفید قرار دارد. ظاهرش از درونش و درونش از ظاهرش دیده می‌شود. ظاهرش از رحمت خدا و باطنش از بخشایش اوست. به سرعت جلو می‌آید و عقب می‌رود و او در مقابل من است. بر سرش تاجی از نور است که همۀ جمعیت را نورانی می‌کند. آن تاج هفتاد پایه دارد و هر پایه ای چونان ستاره ای درخشان در افق آسمان می‌درخشد و در دستش پرچم حمد است و در قیامت ندا در می‌دهد: «هیچ معبودی جز خدا نیست و محمّد فرستادۀ اوست»و بر هیچ گروهی از فرشتگان نمی گذرد جز آنکه می‌گویند: او پیامبری فرستاده شده است و بر هیچ گروهی از پیامبران نمی گذرد جز آنکه می‌گویند: او فرشته ای مقرّب است. پس منادی از درون عرش ندا در می‌دهد: ای مردم! این شخص فرشتۀ مقرب و پیامبر فرستاده شده و حمل کنندۀ عرش نیست، او علی بن ابی طالب است! و پس از او شیعیانش وارد می‌شوند. و منادی بر شیعیان ندا می‌کند: شما چه کسانی هستید؟ پس می‌گویند: ما علوی‌ها هستیم. پس صدا می‌آید: ای علوی‌ها شما ایمن هستید و به همراه هر کس که از او پیروی می‌کردید در بهشت داخل شوید.  [امالی شیخ طوسی (عربی - فارسی) - ۳۵-سواره‌ها در روز قیامت - جلد ۱، صفحه ۷۹]