🔹 نور راس بریده امام حسین علیه السلام 🔺 درخشیدن صورت مبارک سیدالشهدا در عصر عاشورا و در مسیر کوفه و شام تا ورود به مجلس یزید: هلال بن نافع گويد: من ايستاده بودم كه بانگ بر آمد: بشارت ای عمر سعد، که اينك شمر میخواهد حسين عليه السلام را به قتل برساند! هلال میگوید: من نزديك آمدم و ديدم كه هنوز رمقي در حسین عليه السلام باقی است و داشت جان میداد! سوگند به خدا، ☑️ من در تمام عمرم هيچ كشته اي را نديدم كه تمام پيكرش بخون خود آلوده باشد، اما مثل حسين عليه السلام صورتش و جمالش با هیبت باشد، من میدیدم که صورت او میدرخشید و بر نور خورشید غلبه داشت❗️ به خدا سوگند، ☑️ لمعات و تشعشات نوری که از چهره حسین عليه السلام ساطع میشد، مرا از اینکه غرق در خون است و قصد بریدن سر او را دارند باز ميداشت❗️ ☑️ چند نفر از اصحاب عمر ابن سعد برای جدا کردن سر حضرت وارد گودال شدند اما وقتی نور صورت حسین و هیبت او را میدیدند پشیمان شده و از گودال بیرون می آمدند! او در چنان حالتی باز آبی طلبيد، اما آن سنگدلان از دادن آب مضايقت داشتند، تا جایی که شمر به حسین عليه السلام برای کشتن حضرت وارد گودال شد و گفت: هرگز به تو آب نمیدهیم مگر اینکه از آب جهنم بنوشی! 📚مقتل مقرم 329. بلاذری از اساطین عامه نقل میکند: ☑️ وقتی سر مبارک سیدالشهدا علیه السلام را نزد ابن زياد بردند، از نوری که چهره او ساطع بود تعجب کرد و گفت: کسي را همچون او به این زيبای نديده ام❗️ پس انس غلام پیمبر صلي الله عليه و آله  گفت: 👈 مگر او شبيه ترين اهل بیت علیهم السلام به رسول خدا صلي الله عليه و آله نیست؟ ☑️ و وقتی راس مبارک حضرت بر يزيد بن معاويه وارد شد یزید از جمال و هيبت و نور صورتش به حيرت افتاد، و گفت: من هرگز صورتي نورانی تر زيباتر از او نديده ام❗️ 👈 اما باز آن ملعون بر لب و دندان آن سر بریده چوب خیزران میزد! لذا «کعبي» ميگويد: و مجرح ما غيرت منه القنا حسناً، و لا اخلقن منه جديدا، قد کان بدراً فاغتدي شمس الضحي، مذ ألبسته يد الدماء برودا. ترجمه: 👈 آن مجروحي که نيزه ها زيباي و نور صورت او را دگرگون نساختند، و تازه گی او را کهنه ننمود! ☑️ او ماه تمامي بود که بر سر نیزه ها رفت، تا اینکه آن سر به خورشيدي در بلنداي روز تبديل شد❗️ 📚 انساب الاشراف 5/3. در نشر شعائر و معارف حسینی و تعجیل فرج کوشا باشیم. نشر واجب و حداکثری.