زندگینامه شهید رضا قنبری🪴🪴🪴 شهيد رضا قنبري در سال 1346 در خانواده اي مذهبي در روستاي اكبرآباد کوار متولد شد. ايشان در كودكي پسري بسيار شيرين زبان بود،و از آنجا كه اين شهيد فرزند ارشد خانواده بود مورد علاقه شديد پدر و مادر و همچنين اعضاي فاميل بود. اين شهيد عزيز در دوران نوجواني فردي مومن و متعهد به احكام اسلامي بود و بسيار پر تلاش و دوست داشتني بود. ايشان خرج دوران مدرسه را در ايام تعطيلات تابستان به دست مي آورد و حتي كارهاي شخصي خود را به تنهايي انجام مي داد و در كارهاي خانه هم به مادر خود كمك مي كرد و هميشه با پدر و مادر و خانواده بسيار مهربان بود و با سن كمي كه داشت وجودش لبريز از معرفت بود و همشه سفارش مي كرد كه حسن وار و زينب گونه زندگي كنيد و به پدر و مادر نيكي كنيد و حجاب اسلامي را رعايت كنيد. ايشان علاقه خاصي به ابا عبدالله الحسين (ع) داشتند و در مراسم عزاداري و سوگواري مرتب شركت مي كردند و نماز و روزه ايشان هرگز قطع نمي شد. ميزان تحصيلات ايشان سوم راهنمائي بود و دوران مدرسه را در مدرسه كمال الملك اکبرآباد گذراند. رضا فردي دلسوز و مهربان بوده و هم براي خانواده و براي اطرافيان هر كاري كه از دستش بر مي آمد انجام مي داد و براي بزرگترها احترام خاصي قائل بود و پسر متين و سر به زير و مومن و با حيائي بود. ايشان در اوائل جنگ هنگامي كه هنوز به سن 18 سالگي نرسيده بود هواي جبهه و جنگ مي كند ولي به خاطر كمي سن و كوتاهي قدش او را رد ميكنند و بالاخره با گريه و زاري و سماجت و اصرار زيادش عازم جبهه هاي حق عليه باطل مي شود و در اسكله اي در بوشهر مشغول به خدمت مي شود. از قرار معلوم شهيد رضا به همراه مرحوم رزاق افراسيابي روي ناوچه كار مي كردند و به مدت يك سال و دو ماه درجبهه حضور داشتند و در عمليات فاو بر روي ناوچه تيربارچي بودند و مدتي هم در پادگان تيپ المهدي كوار خدمت مي كردند. و در پايان هم در شلمچه در عمليات كربلاي 5 در تاريخ ۱۹/10/۶۵ در هنگامي كه تيربارچي بود،به خاطر اصابت تيري به قلبشان در دم به شهادت مي رسند و برادر كوچكترش كه به جبهه رفته بود از شهادت ايشان مطلع مي شود و به خانه بر مي گردد و چيزي نمي گويد تا اينكه جنازه ايشان را به شيراز منتقل مي كنند و در روستاي اكبرآباد به خاك مي سپارند. وصیت نامه شهید رضا قنبری🌻🍃 ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون. آنها را كه در را خدا شهيد مي شوند مرده نپنداريد بلكه آنها زنده اند و نزد خدايشان روزي مي خورند. بنام الله پاسدارحرمت خون شهيدان و ياري دهنده مستضعفان و درهم كوبنده ستمگران،با سلام و درود فراوان بر حجت ابن الحسن عسكري مهدي موعود (عج) و نايب بر حقش خميني كبير و با سلام و درود بر رزمندگان اسلام و سلام و درود بر شهيدان راه خدا كه آگاهانه و مخلصانه به سوي معبودشان شتافتند. با سلام بر اسيران كه الان در گوشه زندانهاي بغداد شكنجه مي بينند و منتظر حمله بزرگ رزمندگان اسلام هستند. با سلام و درود بر تمامي مردم ايران زمين و با سلام و درود فراوان بر امت هميشه در صحنه كوار كه با شور و شوق فراوان جوانان خود را تقديم اسلام مي نمايند و سلام و درود فراوان بر مردم شهيد پرور روستاي اكبرآباد كه با دادن خون جوانان خود درخت اسلام را آبياري كرده اند و من هم افتخار مي كنم كه بزرگ شده اين خطه شهيد پرور هستم. اگر تكه تكه هم بشوم دست از دين اسلام بر نمي دارم. دين اسلام دين كاملي است كه توسط خداوند حكيم به رسولش وحي شده و يك كتاب عظيم به نام قرآن بوجود آمده است. مگر اين چه ديني است كه بعد از 14 قرن ما برايش اينقدر جنگ و جدال مي كنيم .كمي درباره اين جمله فكر كنيد كه آيا اسلام دين خون بر شمشير و ديني نيست كه در همه مراحل پيروز بوده. پس چرا شما به دنياي فاني،كه فاني و نابود شدن آن حتمي است چسبيده وآن را كه شامل خانه و زن و فرزند است رها نمي كنيد و به طرف جبهه ها نمي آييد تا دين خدا را ياري دهيد. بخدا قسم از من حقير بشنويد مال اين دنيا هيچ ارزشي ندارد و هيچ بهانه و دليلي براي شركت نكردن در جنگ را نداريد. ولي حب دنيا و سستي ايمان نميگذارد شما بسوي خداي خود بشتابيد. بترسيد از اينكه هر هفته نامه اعمال ما دو مرتبه پيش امام زمان باز مي شود. نكند خداي ناكرده امام زمان از دست ما ناراحت و شرمنده شود. مگر خون شما از خون امام حسين (ع) و يارانش رنگين تر است و يا از آ نان معصوم تريد. در راه اسلام شهيد شدند تا اين آزادي را براي شما بدست آورند. بياييد لااقل اگر ايمان نداريد آزاد مرد باشيد. نگذاريد كه دشمن به خاك و ناموس شما تجاوز كند. قرآن مي فرمايد:هر كس خود را شناخت خداي خود را شناخته است. بياييد فكر كنيد و ببينيد كه هستيد،از كجا آمده ايد و به كجا خواهيد رفت. والسلام... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌