گاهی وقتا هم کل روز رو خونه میمونه البته.(اصلا به همین خاطر تا دیر وقت کار میکنه تا چند روز در هفته رو به کارای شرکت خودش برسه البته از نظر اون خونه میمونه تا با من باشه) اما این تقسیم نامتعادلیه. البته آدم زرنگ و باهوشیه و میدونم آخر سر کارشو میرسونه ولی با استرس!
آخ گفتم استرس. اوقاتی که استرس میگیره باز میاد طرف من. مثلا قربون صدقه م میره اما از حالاتش متوجه میشم که نا آرومه. واقعا درکش میکنم خیلی کار داره و زمان بسیار محدودی. اما نمیدونم چطور میتونم کمکش کنم. خب منم انتظاراتی دارم. خیلی سریع و سخت برخورد میکنه بابت همین کارای زیادش.
وقتی شب میاد خونه من تمام روز رو منتظرش بودم. کلی خونه رو تمیز کردم به خودم رسیدم و ... ولی میاد و بدون اینکه کمی با من باشه میره سرکارش. انصافا یکم با من میشینه و تعریف میکنه ولی کافی نیست به نظرم.
واقعا من همسرم رو به خاطر شعورش احساس مسئولیتش، پشتکارش، احساسی بودنش و ... تحسین میکنم ولی از اول ازدواج هر بار بحثی با هم داشتیم ناشی از همین موضوع بوده با کمی اغماض.
میگه من زندگی کارمندی رو انتخاب نکردم به همین خاطر هنگامی که تو خونه هم هستم باید کار کنم. اینجا هم حق رو بهش میدم ولی خوب منم عصبی میشم وقتی کم دارمش. امیدوارم راهکار شما ( چه برای من باشه و چه همسرم ) مفید فایده باشه
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽