شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
سلام ایام به کام ❤️ به درخواست اعضا و برای عوض شدن حال و هوای کانال تصمیم گرفتیم روزهای پنجشنبه چال
❤️ سلام روز بخیر .😊 یه خاطره از مراسم ختم یکی از بستگان بگم خالی از لطف نیست .😊 یه پیر مرد وپیر زنی از بستگاه بودن که از دار دنیا فقط یه پسر داشتن این پسره هم بعد زن گرفتن بچه دار شدن از پدر ومادرش روز به روز بیشتر دور شد تا جای که فقط سالی یک بار عید میرفت یه نیم ساعتی سر میزدبهشون .این پیر مرد وپیر زن یه خونه ویلای بزرگ وچند تا باغ داشتن همسایگاه وبستگاه گاهی در کار ها کمکشون میکردن از فرزند خودشون هیچ ابی برای این بندگان خدا گرم نمی شد .تا زدو پیره مرده فوت کرد😔 وقتی می خواستن دفنش کن پسر یه هوچی بازی در می اورد که بیا وببین خودشو میزد داد وبیداد وای پدرم دنیا بعد از پدرم دیگه جای زندگی نیست از این حرفها همه فامیل هم می دونستن داره فیلم بازی میکنه فقط به خاطره دارای پدره اومده .خلاصه این پسره با این هوچی بازی هاش کل قبرستان گذاشته بود روی سرش😒 .هی خوشو میزد رفت سمت قبر باباش گفت نه من نمیزارم بابامو دفن کنید منو هم با بابام بزارید توی قبر همین که این حرف زدپاش سر خورد وافتاد توی قبر بغلی که خالی هم بود وکمی هم خاک های کنار قبر ریخت روش😏 .باورتون نمیشه به قدری ترسیده بود که نمیتونست از جاش بلند بشه وفقط داد میزد کمک غلط کردم دروغ گفتم .همه ادمای که اونجا بودن می خندیدن چون میدونست چه ادم بی مصرفیه .خلاصه با کمک چندتا از بستگان بیرون اوردنش اماباورتون میشه از ترس خودشو خیس کرده بود .وقتی اوردنش بیرون از خیسی شلوارش همه بازم خندیدن😂..جالب ترش اینجا بود پدرش همه اموالش قبل از مرگش وقف کرده بود وهیچی جز یه باغ کوچیک بهش نرسید😂😂روح همه رفتگان شاد .@azsargozashteha💚