.
#داستان_یک_اشتباه ❌🌸
سلام. منم میخوام مثل بقیه بدترین اتفاق زندگیمو تعریف کنم. ۱۷آبان ۹۸بود که برای شوهرم کار ضروری پیش اومد و باید میرفت شهرستان و گفت اسنپ بگیر برو خونه مادرت تا تنها نباشی.منم آماده شدم و رفتم جلو در تا ماشین بیاد. ماشین راننده یه پراید دودی بود و همون موقع که رفتم جلو در یه پراید تو خیابونمون پارک کرده بود.فکر کردم اسنپیه، بدون اینکه پلاکشو نگاه کنم رفتم جلو پرسیدم. پسره تقریبا ۳۰ ساله بود با یه حالت خاصی نگام کرد گفت بله اسنپم ،
شوهرم از پنجره داشت نگاه میکرد گفتم خدافظ و سوار شدم .ساعت حدود هشت شب بود ،راننده گفت مقصدتون کجاست. گفتم مگه تو گوشیتون مقصدو مشخص نکردم؟؟گفت اره ولی گوشیم خاموش شده،گفتم عیب نداره من بهتون میگم از کجا برید. همون لحظه گوشیم زنگ خورد برداشتم اسنپی بود گفت خانوم من رسیدم چرا نمیایید پس .یه دفه عرق سرد کردم و دلم ریخت....👇❌
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
بیچاره زنه😢