🌹شهیدمحمدپناهی🌹 نام پدر:محمدعلی تاریخ تولد:۱۳۴۳ سن شهادت:۲۴سال 🥀مقاومت تا آخرین گلوله محمدهمراه نیروهایش درفاوبه شدت درگیر شده بودعقب نشینی کردند وبه بچه ها دلگرمی می دادومی گفت مقاومت کنید تاجایی که تنها موندهرچه اصرار کردیم به عقب برگرددگفت لاله های زیادی پرپرشدند محمد محکم واستواردربرابردشمن ایستاد وآنقدرآر پی جی زدکه ازهردوگوشش خون جاری شدودرهمان حال ترکش های زیادی قامتش راگلگون کرددرآخرکالیبری به پیشانی‌اش اصابت کردوشهید شد 🥀پریدن ازآتش دشمن ازهربهانه‌ای برای تقویت نیروهای خودبهره می گرفت آخرین سه شنبه سال ۶۶ بوددر منطقه درنیمه شب باچند تاازبچه هانشسته بودیم که محمدروی تپه ای کوچک آتشی روشن کردوازروی شعله های میپریدبه اوگفتم این چه کاریست می‌کنی گفت می‌خواهم عراقی‌ها بدانندکه مادرمیدان جنگ ازروی آتش آنان هم خواهیم پرید 🥀خضاب باخون وقتی برای آخرین بارقصدجبهه رفتن داشت یک شب منزل مامهمان بودمادرم گفت محمدتازه دامادشده ای مقداری محاسنت راکوتاه کن محمد باهمان لحن شوخ گفت نه من این محاسن راغرق به خون برای شماخواهم آوردهفت ماه بودازدواج کرده بودکه به شهادت رسید 🥀یا ایها المدثر محمدهمیشه عادت داشت درگروه آن خودسرکشی کنم یک شب بابچه ها برای خواندن نمازشب پشت سنگر هارفته بودیم پشه بودکه نمی توانستیم نمازبخوانیم هرکسی بامزاح راه‌حل پیشنهاددادمحمد گفت بیاییدبه پاهایمان پتوبپیچیم پتوهای بچه هایی که داخل سنگرخواب بودن رابرداشتیم وبه پاهایمان بستیم ونمازخواندیم 🌎🕊️رصــــد درچـــہ بیـــــــدار : 👈 لینڪ تلگـــرام🚦لینڪ ایتـــا