سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر محمدرضا هست🥰✋
*در آرزوے گمنامـے*🕊️
*شهید محمدرضا عسگری*🌹
تاریخ تولد: ۶ / ۷ / ۱۳۳۷
تاریخ شهادت: ۱۰ / ۴ / ۱۳۶۵
محل تولد: لیوان غربی،گرگان
محل شهادت: مهران
*🌹هفده ساله بود که پدرش را از دست داد🥀بعد از آن برای اینکه بتواند روزها به کسب و کار بپردازد🍃شبانه ادامه تحصیل داد، ابتدا آرایشگر شد، مدتی بعد قهوه خانهای به راه انداخت☕ زمانی بعد بلال فروشی کرد🌽و بعد از معاف سربازی در کارخانه رب گوجه فرنگی مشغول به کار شد🍃راوی← در روستای خودشان چند جوان شهید مفقودالجسد بودند🥀واقعا احساس شرمندگی میکرد🥀آرزوی گمنامی داشت، او به عنوان نیروی داوطلب جذب سپاه شد🍃در آخرین سفری که به مازندران داشت در یکی از سخنرانیهایش گفته بود: «آرزو دارم مفقودالاثر شوم🌙تا شرمندۀ خانواده هایی که جوانان خود را از دست داده اند، نباشم»🥀ایشان جانشین لشکر ۲۵ کربلا بود که در 10 تیر ماه 1365🌙عملیات کربلای 1 در دشت مهران در قلاویزان به شهادت رسید🕊️او و همرزمش به طرف قله قلاویزان که از ارتفاعات بسیار خطرناک و مشرف به دشت مهران است میروند🥀گلوله توپی میآید و در کنار آنها منفجر میشود💥 و بدن آنها را میسوزاند🥀پیکر پاکش مفقودالاثر شد.🥀یا در قلاویزان ماند🥀و یا به عنوان (شهید گمنام) دفن شده است🥀خدا به زیبایی او را به آرزویش رساند*🕊️🕋
*جاویدالاثر*
*شهید محمدرضا عسگری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*