بامشاور⚖️
نمونه لایحه
باسمه تعالی بازپرس محترم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 7 تهران با سلام و احترام عطف به پرونده ......؛ اینجانب بعنوان مشتکی عنه توضیحات خود را پیرامون ادعاي واهی شاکی تقدیم می نمایم. مطابق تصویر اسناد و مدارک موجود در پرونده؛ شاکی به اتهام اختلاس(کلاهبرداری) محکوم شده است(تقاضای استعلام دادنامه بدوی و تجدید نظر از سامانه سمپ را دارم)؛ هر چند مبنای صدور قرار نهایی و کیفرخواست دادسرای نظامی، گزارش مراجع حفاظتی.... و نظریات کارشناسان بوده نه شهادت شهود، لیکن موید کذب نبودن اصل شهادت شاهدان می باشد. از سوی دیگر، به دلیل گذشت زمان طولانی( حدود 5 سال که می توانست مشمول مرور زمان تعقیب شود) حضور ذهن دقیقی در خصوص ماوقع نداریم اما اگر واقعا مبالغ اعلامی از سوی ما با ادعای آقای.... مغایرت داشت، چرا همان زمان علیه ما شکایت شهادت دروغ مطرح نکرد؟! از سوی دیگر شهود بدون داشتن سوء نیت و جهت کمک به روشن شدن ماجرا، اطلاعات خود را در اختیار مقام محترم قضایی قرار داد و بر فرض چنانچه مبالغ کمتر از مبلغ جرم آقای... اعلام شده باشد، اولا سهوی بوده و ثانیا طبق قاعده اقرار العقلا، می بایست مابقی وجوهات اختلاس یا کلاهبرداری شده را به بیت المال مسترد کند، در صورت صلاحدید بازپرس محترم، امکان به جریان انداختن مجدد پرونده اتهامی ایشان و تشدید مجازات در محاکم نظامی امکان پذیر میباشد. مستحضر هستید که هدف نهایی آقای... این است که از طریق اعاده دادرسی(بند ث ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری)، نسبت به تطهیر خود اقدام کند؛ هر چند آرزوی ما این است که ایشان متنبه شده باشد لیکن نه از طریق محکومیت و لِه کردن شهود؛ که با حسن نیت و الزام مراجع حفاظتی وارد پرونده شدند. لذا در نهایت طبق اصل 37 قانون اساسی و ماد 4 قانون آیین دادرسی کیفری، تقاضای صدور قرار شایسته را دارم. باتشکر و احترام مجدد @MOSHAVER_LAW