چکیده بیانات استاد کریمی (روز ششم محرم)
ّ
یکی از نشانه‌های خوب‌های کج‌فهم در آخرالزمان این است که این‌ها امر به معروف را واجب نمی‌دانند بخاطر ریزش فالور، از دست دادن دوستان، کم شدن محبوبیت و محافظه کاری‌هایی که قتله‌گاه ارزش‌ها و آرمان‌هاست...
امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: این دسته از انسان‌هایی که درگیر این جاهلیت هستند، امر به معروف را انجام نمی‌دهند اگر هم انجام بدهند یک جاهایی انجام می‌دهند که ضرر برای آن‌ها ندارد...
انسانی در تاریخ داریم که جزء هشت نفر انسان زاهد در تاریخ است این آدم به سیدالشهداء علیه‌السلام می‌گوید: کجا می‌خواهید بروید؟... یعنی اصلا نمی‌فهمد که امام می‌خواهد چکار کند و هدف قیام امام را درک نمی‌کند...
آدم خوب‌های بی‌خاصیت که نمی‌خواهند کسی از آن‌ها ناراحت بشود و موضع‌گیری‌های شأن هم از وقت اصلی‌اش گذشته. یکی از اصحاب حضرت از درد به خودش می‌پیچید، حضرت به او فرمودند: نمیمیری از این درد ولی می‌دانی چرا اینقدر درد می‌کشی؟ یک‌جایی پشت سر سلمان حرف زده شد و تو بخاطر ملاحظاتی که در ذهنت داشتی از او دفاع نکردی...
حضرت می‌فرمایند: خدا با این دسته از خوب‌های کج‌فهم مدارا می‌کند ولی وقتش که رسید و دید این‌ها اصلاح نشدند سفره‌شان را جمع می‌کند و به این‌ها غضب می‌کند...
در آخرالزمان یک نقطه‌ای ایجاد می‌شود به نام غربال یا اتمام حجت. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: قسم به خدایی که پیامبر را به حق فرستاد، غربال راه می‌افتد.
غربال می‌شود تا جایی که خوب‌هایی که بدی‌های پنهان‌شان را اصلاح نکردند بد می‌شوند و آدم بدهایی که ما فکر می‌کردیم خوب نیستند، خوب می‌شوند. عجیب‌ترین قاعده آخرالزمان این است که شما کسانی را که فکرش را نمی‌کنید از بین خوب‌ها ریزش می‌کنند و کسانی را هم که فکرش را نمی‌کنید از بین بدها، رویش می‌کنند...
طبق روایت حضرت، باید نسبت به تمام آن‌چیزی که از دین بصورت اشتباه برای خود ساختیم ناامید بشویم. تا دین حقیقی برای ما تجلی کند.
اگر در غربال‌گیری آخرالزمان گرفتار شدیم، بخاطر زمینه‌هایی است که در شخصیت‌مان بوده و گرفتارمان کرده وگرنه خداوند خیرخواه مطلق است و اصلا برای بنده‌اش بد نمی‌خواهد پس مراقب باشیم که نسبت به غربال‌گیری در این دوره غافلگیر نشویم...
روانشناس‌ها می‌گویند: آن چیزی که بشر دارد نشان می‌دهد بخش ناچیزی از وجود اوست و بخش گسترده‌ای از وجود او هست که در شخصیتش پنهان شده و خداوند با امتحانات، بدی‌ها و خوبی‌های او را بیرون می‌ریزد...
ما باید از خیلی قبل‌تر برای غربال‌گیری آماده شویم. برای همین در روایات است که از هرکار خوبی که از دست‌تان بر می‌آمد اجتناب نکنید ولو کوچک و کم و هرکار بد و گناهی را کوچک نشمارید.
رویش‌هایی که در میان بدها ایجاد می‌شود غیرممکن است که یک خوبی، یا لطافت درونی و یک ادبی از خودشان نشان نداده باشن. اشتباه است که ما فکر کنیم حر بصورت اتفاقی مسیرش تغییر کرد و به یکباره آمد خدمت سیدالشهداء علیه‌السلام. نه حر یک حیا و خیری در وجودش بود که اینگونه دستش را گرفت...
حالا برویم سراغ ریزش‌هایی که در بین خوبی‌ها اتفاق می‌افتد. چه می‌شود زبیر که سیف الاسلام بود مقابل امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌ایستد؟ حضرت امیر می‌فرمایند: زبیر سی‌سال یک حسادتی از من بر دل داشت. این‌جاست که این حسادت بیرون می‌زند و سرنوشت او را تغییر می‌دهد...
تنها راه بیرون آمدن از این حالت، ذکر است. ذکر زبانی و عملی و بهترین ذکر میان همه اذکار، ذکر اباعبدالله علیه‌السلام است که ما را از بازیگری‌های نفس نجات می‌دهد و اجازه پنهان ماندن رذائل را در وجود ما نمی‌دهد...
باید برای بیرون زدن رذائل و حسادت ها، امتحان ولی خدا پیش بیاید تا این‌ها بیرون بزند. از امیرالمومنین علیه‌السلام سوال می‌پرسیدند و چون جواب‌شان را بلد بود می‌گفتند: خدا بکشد او را که اینقدر می‌داند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وقتی به معراج رفتند خداوند خصوصیات مومنین را برای ایشان بیان کرد: اولین خصوصیت این بود که خداوند فرمود من یک نوری را در قلب مومنین قرار دادم که به عیوب و ایرادت خودشان معرفت پیدا کنند...
@bab_al_javad