الصبور نیاز: گفتیم که شکر، موجب ازدیاد نعمت است؛ و کفران، و ناسپاسی، موجب کاهش و از دست دادنِ نعمت، یا حتی باعث مضر بودن نعمت، می‌شود. ما معمولا در زمانی که دچار سختی و مشکل می‌شویم، راحت‌تر دست به ناسپاسی می‌زنیم یا ناسپاسی‌مان را آشکار می‌کنیم! با خدا تندی می‌کنیم! و شکایتش را، به پیش مردم می‌بریم! با همدیگر می‌نشینیم و بدگویی روزگارِ خدا را می‌کنیم! و هرچه از عافیت و نعمت داریم، فراموش می‌کنیم و با منجمد شدن در همان مشکلات پیش رو، دیگر نعمت‌ها را نمی‌بینیم! و این ندیدن و کفران، موجب ازدست دادنِ حالت شکر و در نتیجه از دست دادنِ این نعمت‌ها، و حتی ایجاد مشکلات جدید است! و مشکلات جدید، موجب کفران جدید، و کفران جدید، مشکل جدید! و همین طور تا قعر جهنم! شاید تنها چیزی که می‌تواند ما را از این سلسله‌ی انحطاط، و از دست دادن نعمت‌ها و عافیت، نجات دهد، صبر باشد. همچنین طی کردن راه‌های طولانی، به خصوص راه وصول به والاترین حقیقت، که به اندازه‌ی کل عمر، طولانی است، بدون صبر، قابل طی کردن نیست. همچنین، سختی‌ها، فواید و ثمرات روحی مهمی دارند، که تنها صابران، می‌توانند، از آن‌ها بهره‌مند شوند. و بی‌صبری، اجر و پاداش سختی‌ها را، از بین می‌برد. پس نیازمندِ اسم صبور هستیم، تا عافیت‌های دینی و دنیایی و آخرتی را از دست ندهیم؛ و‌ از سختی‌ها، بیشترین بهره را ببریم. هر لحظه بی‌صبری، ورود در ضرر است! معنا: صبور کسی است که بسیار آزار می‌بیند، و هرچند می‌تواند انتقام بگیرد، اما نمی‌گیرد! تا زمان مناسب (که در واقع، آن زمان، حدِّ صبر است! یعنی در جایی، دیگر صبر جایز نیست، و وقت انتقام است) به نظر می‌رسد که خداوند، آنچنان پیامبر اسلام را حبیب خود می‌داند، که از آزار او، آزار می‌بیند: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا (احزاب : ٥٧) (بی‌گمان‌، كسانی كه خدا و پیامبر او را آزار می‌دهند، خدا آن‌ها را در دنیا و آخرت لعنت كرده و برایشان عذابی خفت‌بار آماده كرده است‌.) و این یعنی خداوند، از اینان آزرده می‌شود، ولی هرچند که می‌تواند آن‌ها را نابود کند، و یا اصلا خلق نکند، ولی آن‌ها را تا زمان مناسب، رها می‌کند. (بعضی از اسماء، هیچ زمانی به انتها نمی‌رسند؛ مثل اسم‌ الرحمن؛ اما بعضی از اسماء، همچون اسم‌ صبور، در رده‌های پایین‌تری قرار دارند، و حد زمانی دارند؛ اسماء محدود، در برابر اسم دیگری قرار دارند؛ مثلا اسم‌ الصبور، در برابر المنتقم است) تخلق: صبور کسی است که به کمک اسم‌ الصبور الهی، بر آزار دیگران، صبر می‌کند، و انتقام نمی‌گیرد، هر چند بتواند؛ و حتی علیه آزاردهنده‌ها، نفرین و دعا برای نابودی‌شان نمی‌کند، مگر در جایی که خداوند، طالب مجازات باشد. و مشکلات و سختی‌های زندگی را، بدون جزع و فزع و داد و بی‌داد، و بدون شکایت به مردم، طی می‌کند؛ و از خداوند نیز، شکایتی ندارد. همچنین تخلق به صبر، در انجام اعمال واجبِ سخت نیز، دیده می‌شود؛ و همچنین در جهاد و پایداری و استقامت در راه خدا. و این صبر، مقدمه‌ی معیت و همراهی خداوند و پیروزی بر دشمنان است، حتی اگر ۲ برابر یا حتی ۱۰ برابر ما باشند (انفال: ۶۵ و ۶۶) البته هرچند شکایت به مردم، یا شکایت از خداوند ، مخالف صبر است، اما شکایت کردن از مشکلات به خداوند، و طلب حل مشکلات، و حتی تضرع به خداوند، برای رفع مشکلات، به هر نحوی که خدا خواهد، و در هر زمانی که خدا تشخیص دهد، نافی صبر نیست! چراکه حضرت ایوب، در عین صبر بر مشکلات، از مشکلاتش، با خداوند سخن گفت، و طلب رفع مشکلات را نمود؛ اما خداوند او را از صابران می‌داند: وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُٓ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (انبیاء: ٨٣) و ایوب را [یاد كن‌]، هنگامی كه پروردگارش را ندا داد كه مرا رنج و عسرت گرفته است و تو از همه مهربانان مهربان‌تری‌. وَاذْكُرْ عَبْدَنَآ أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُٓ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ (ص: ٤١) و بنده‌ی ما ایوب را یادآور، آن‌گاه كه پروردگارش را ندا داد كه‌: شیطان مرا به رنجوری و عذاب افكنده است‌. ... إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (ص: ٤٤) ...همانا ما او [:حضرت ایوب] را صبور یافتیم‌. چه نیكو بنده‌ای بود‌! به راستی او بسیار [‌به سوی خدا‌] بازگشت‌كننده بود‌. بلکه حتی وقتی سختی و رنج و مشکل آمد، باید برای رفع آن، در درگاه الهی، تضرع کرد! شاید حتی تضرع نکردن در پیشگاه الهی، بی‌ادبی در برابر تادیب الهی و مقاومت در برابر قهر الهی باشد! چراکه ظاهراً حکمت این مشکلات ، یادآوری حقیقت انسان به اوست، که فقر و تضرع و ذُل و استکانت نسبت به خداوند است؛ چنان که در سوره‌ی انعام آمده است: