💠 حسام‏الواعظين و نظر حضرت زهرا 🔹( داماد مكرم واعظ جليل و خطيب فاضل شيخ محمدرضا حسام‏الواعظين جناب حاج سيد حسين مدرس ‏نجف ‏آبادى) از قول ايشان چنين نقل مى‏كند: 🔹 در بازارچه‏اى در خيابان هاتف جنب امامزاده اسماعيل كه به بازارچه كلانتر معروف است، پيرمردى از نسل سادات مغازه عطارى داشت و همه ساله در ايام عاشورا در خانه خود كه جنب بازارچه است مجلس عزای برپا مى‏داشت كه من هم در آنجا منبر مى‏رفتم. شبى طبق معمول پس از انجام منبرهايى كه در سطح شهر داشتم براى حضور در آن جلسه و ذكر مصيبت، سواره عازم محل شدم. از اول بازارچه مزبور چند نفر كه ظاهراً از آن مجلس برمى‏گشتند وقتى مرا ديدند گفتند: جناب آقاى حسام! تشريف نبريد، مستعمين وقتى از آمدن شما مأيوس شدند متفرق گرديدند و اكنون كسى در جلسه نيست. من هر قدر جلوتر رفتم اين هشدارها را از عده‏اى ديگر شنيدم و ناچار به منزل خود برگشتم و در بستر خود به استراحت پرداختم. در آن حال به خواب رفتم و در خواب حضرت صديقه كبرى سلام‏اللّه عليها را ديدم كه با لحنى توأم با گلايه و ملامت به من خطاب فرمودند كه چرا امشب در خانه آن سيد ذكر مصيب نكردى؟ گفتم: بى‏بى جان! مستمعى نبود. فرمودند: من كه بودم؟ من خجلت‏زده از خواب پريدم، ولى خوشحال بودم كه آن جلسه بى‏ريا و ذكر مصيبت من مورد توجه خاص حضرت فاطمه زهرا سلام‏اللّه عليها قرار گرفته است. https://eitaa.com/babarokn/2248