🔸مطالب شب جمعه 🔹شماره ۵۲ حضرت شعیب(ع) آنقدر در مناجاتش گریه کرد تا چشمانش نابینا شد. خداوند هم به او لطف کرد و چشمانش را شفا داد. اما مدتی بعد باز در اثر گریه کردن، بینایی چشمانش را از دست داد و خداوند هم باز چشمان او را بینا نمود. پس از چند بار تکرار شدن این ماجرا، از سوی خداوند به شعیب(ع) ندا رسید: «ای شعیب! ما که ثواب مناجات تو را می دهیم پس چرا دیگر اینقدر خود را به زحمت می افکنی؟» شعیب عرض کرد:؛«خداوندا! من مناجات و عبادت تو را دوست دارم.» خداوند در مقابل این دوستی، به او لطف فرمود و حضرت موسی (علیهم السلام) را خادم او قرار داد. 📚منبع: داستانهای شهید دستغیب، احکام و اخلاق، ص ۶۰۰